عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 28 فروردين 1396
بازدید : 449
نویسنده : .::چشم انتظار::.
تــــــــفسیــــــــــــر
    
 
 سوره مائده آیه 100:
اکثریت،ملاک پاکی ودرستی نیست:از این آیه این قانون کلی بدست می آید که اکثریت،ملاک پاکی ودرستی نیست.این نتیجه شاید بامذاق بعضی ازمردم سازگار نباشد که بر اثر تلقینات وتبلیغاتی کوشش شده همیشه تمایلات اکثریت رابه مثابه یک مقیاس سنجش نیک ازبد به خورد آنها بدهند،تاآنجا که باورکرده اندکه حق یعنی چیزی که اکثریت بپسنددوخوب چیزی است که اکثریت به آن مایل باشند،درحالیکه چنین نیست .بسیاری از گرفتاریهای مردم دنیا،براثرهمین طرز فکر است .آری ،اگراکثریت ازرهبری صحیح وتعلیمات درستی بهره‌مند شده وبه تمام معنی رشیدودارای بلوغ فکری باشد،ممکن است که تمایلات او مقیاسی برای سنجش خوب وبد باشد ؛نه اکثریت های رهبری نشده وغیررشید.این آیه به همه یادآوری میکند که ملاک خوبی وبدی درهیچ موردی،اکثریت واقلیت نیست؛بلکه درهمه جاوهمه وقت ،پاکی بهتراز ناپاکی است وصاحبان عقل واندیشه هیچ گاه فریب اکثریت را نمیخوردند،بلکه همواره از پلیدی دوری میکنند،اگرچه تمام محیط آنها آلوده باشدوبه سراغ پاکی ها می روند،اگرچه تمام محیط باآن مخالفت ورزند.درروایتی از امام علی (ع)میخوانیم:«ای مردم ،(ازحرکت)درطریق هدایت بخاطر کمی اهل آن وحشت نکنید.»
 
 منبع: تفسیر نمونه،ج5،ص94
نهج البلاغه ،خطبه 192
 
 
〰➰〰➰


:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : دو شنبه 28 فروردين 1396
بازدید : 3061
نویسنده : .::چشم انتظار::.
تــــــــفسیــــــــــــر
    
 
 سوره مائده آیه 100:
اکثریت،ملاک پاکی ودرستی نیست:از این آیه این قانون کلی بدست می آید که اکثریت،ملاک پاکی ودرستی نیست.این نتیجه شاید بامذاق بعضی ازمردم سازگار نباشد که بر اثر تلقینات وتبلیغاتی کوشش شده همیشه تمایلات اکثریت رابه مثابه یک مقیاس سنجش نیک ازبد به خورد آنها بدهند،تاآنجا که باورکرده اندکه حق یعنی چیزی که اکثریت بپسنددوخوب چیزی است که اکثریت به آن مایل باشند،درحالیکه چنین نیست .بسیاری از گرفتاریهای مردم دنیا،براثرهمین طرز فکر است .آری ،اگراکثریت ازرهبری صحیح وتعلیمات درستی بهره‌مند شده وبه تمام معنی رشیدودارای بلوغ فکری باشد،ممکن است که تمایلات او مقیاسی برای سنجش خوب وبد باشد ؛نه اکثریت های رهبری نشده وغیررشید.این آیه به همه یادآوری میکند که ملاک خوبی وبدی درهیچ موردی،اکثریت واقلیت نیست؛بلکه درهمه جاوهمه وقت ،پاکی بهتراز ناپاکی است وصاحبان عقل واندیشه هیچ گاه فریب اکثریت را نمیخوردند،بلکه همواره از پلیدی دوری میکنند،اگرچه تمام محیط آنها آلوده باشدوبه سراغ پاکی ها می روند،اگرچه تمام محیط باآن مخالفت ورزند.درروایتی از امام علی (ع)میخوانیم:«ای مردم ،(ازحرکت)درطریق هدایت بخاطر کمی اهل آن وحشت نکنید.»
 
 منبع: تفسیر نمونه،ج5،ص94
نهج البلاغه ،خطبه 192
 
 
〰➰〰➰

:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : دو شنبه 11 بهمن 1395
بازدید : 1661
نویسنده : .::چشم انتظار::.

سوره نساء آیه 148:

 یکی از موارد جواز غیبت :

مفسران درذیل این آیه گفته اند:استثنایی که خداوند دراین آیه فرموده ،یعنی به کسی که به او ستم شده ،اجازه داده که بدیهای ستمگر رااظهار کند،به این معنی نیست که مظلوم اجازه دارد تمام بدیهای ظالم رابه هرنحو اعلام کند وبقول معروف ،هرچه از دهانش درآمد به او بگوید ،بلکه به این معناست که کسی که به او ظلم شده ،اجازه دارد درهمان مورد خاص سکوت نکند وبرای گرفتن حق اش ،بدی وظلم ظالم راباصدای بلند آشکار کند وصفات بد اوراکه باظلم ارتباط دارد به زبان آورد.
مفسران وفقها ازین آیه استفاده کرده اند که یکی از موارد جواز غیبت ،دادخواهی واعلام مظلومیت است.

منبع:
تفسیر المیزان،ج5،ص125
اطیب البیان ،ج4،ص253




:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : پنج شنبه 2 دی 1395
بازدید : 1977
نویسنده : .::چشم انتظار::.

تفسیر آیه 31 اعراف

نهی از اسراف درخرج :

ازامام صادق (ع)نقل شده است : آیا شما می پندارید اگر خداوند به کسی (دارایی وثروت) داده است ،می خواسته او را گرامی بدارد ویا اگراز کسی منع کرده وبه او نداده می خواسته او را خوار کند؟نه ،چنین نیست ،بلکه #دارایی و #مال ،از آن خداوند است که به امانت نزد شخص قرار داده وبه آنها اجازه داده است که با میانه روی وبدون اسراف بخورند و بنوشند و بپوشند و ازدواج کنند و وسیله ی سواری داشته باشند و اضافه ی آن را به مومنان فقیر باز گردانند وپریشان حالی آنها رااصلاح کنند . پس اگر کسی این گونه باشد ،آنچه می خورد ، حلال است و آنچه می نوشد ،حلال است وآنچه سوار میشود ،حلال است وآنگونه که ازدواج میکند ،حلال است و هر کس ازین فراتررود (و اسراف کند) اینها بر او حرام است، اسراف نکنید که او مسرفان را دوست ندارد.

 منبع : تفسیرعیاشی ،جلد 2،ص142



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , احادیث و روایات , ,
تاریخ : سه شنبه 11 آبان 1395
بازدید : 1571
نویسنده : .::چشم انتظار::.

✍ تـــــــــــفسیـــــــــــــــر 
   
تفسیر آیه 134سوره انعام

✍ ضرورت به یاد داشتن معاد :
 درروایتے نقل شده است"اسامه بن زید"ڪنیزے را به صددینار خرید و قرار گذاشت ڪه مبلغ آنرا یڪماهه بپردازد این خبر به گوش پیامبر (ص)رسید .ایشان فرمود:"آیا از اسامه تعجب نمیڪنید ڪه ڪنیزے را خریده و میخواهد یڪماهه پول آنرا بپردازد؟!
 اسامه آرزوے درازے دارد.قسم به خدایے ڪه جانم به دست اوست ،وقتے من پلڪ میزنم امیدندارم ڪه بتوانم چشمهایم را باز ڪنم  ووقتے چشمانم باز است ،امید ندارم ڪه بتوانم آنها را ببندم و هنگامے ڪه لقمه اے بدهان میگذارم ،امید ندارم ڪه بتوانم آنرا فروببرم .
 اے فرزندان آدم!اگر خوب بیندیشید باید خود را همیشه درمیان مردگان ببینید.سوگند بخدایے ڪه جانم بدست اوست آنچه به شما وعده داده میشود،یقینا مے اید وشما نمیتوانید خدارا ناتوان ڪنید."
 
تفسیر المیزان ،جلد5،صفحه449



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : یک شنبه 25 مهر 1395
بازدید : 1596
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 نڪاتے درمورد آیه 108 سوره انعام :
 
 نهے از دشنام گویے حتے به دشمنان :
 
 بطوریڪه از بعضے روایات استفاده میشود ، جمعے از مومنان به دلیل ناراحتے شدیدے ڪه از بت پرستان داشتند ، گاهے بتهاے مشرڪان را به باد ناسزا میگرفتند و به آنها دشنام میدادند. قرآن به صراحت از این ڪار نهے ڪرد و رعایت ادب و عفت در در بیان حتے در برابر خرافے ترین و بدترین آیینها را لازم شمرد ؛ زیرا با ناسزاگفتن نمیتوان ڪسے را از مسیر غلط انحرافے بازداشت.
 چه بسا اینگونه افراد ، با جهالت و تعصبے ڪه دارند ، از روے لجاجت در عقیده ے باطل خویش پافشارے ڪنند و فراتر از این ، زبان به بدگویے بگشایند و به ساحت پروردگار توهین ڪنند. در روایات اسلامے نیز منطق قرآن مبنے بر ترڪ دشنام به گمراهان و منحرفان تعقیب شده و پیشوایان اسلام به مسلمانان دستور داده اند ڪه همیشه بر منطق و استدلال تڪیه ڪنند و به حربه ے دشنام به معتقدات مخالفان متوسل نشوند. در نهج البلاغه میخوانیم ڪه علے (ع) به جمعے از یارانش ڪه پیروان معاویه را در ایام جنگ صفین دشنام میدادند ، فرمود : « دوست ندارم ڪه شما دشنام دهنده باشید ؛ ولے اگر در گفتارتان اعمال آنان را وصف ڪنید و به بیان حالشان بپردازید ، به سخنان صواب نزدیڪتر و عذرتان پذیرفته است . » 
 ممڪن است سوال شود ڪه چگونه امڪان دارد ڪه بت پرستان از خدا بدگویے ڪنند ؛ در حالیڪه آنها غالبا" بخدا اعتقاد داشتند و بت را شفیع درگاه او میدانستند . اگر ما در وضع عوام لجوج و متعصب دقت ڪنیم ، خواهیم دید ڪه این موضوع چندان تعجب ندارد. اینگونه افراد ، هنگامے ڪه ناراحت میشوند، سعے دارند طرف را به هر طریقے ناراحت ڪنند ؛ حتے اگر بدگویے به معتقدات مشترڪ طرفین باشد.
 
 منبع : تفسیر نمونه .ج5 . ص 381



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : جمعه 26 شهريور 1395
بازدید : 1715
نویسنده : .::چشم انتظار::.

✍ تـــــــــــفسیـــــــــــــــر 
   
نڪاتے درمورد آیه ٩٦ سوره انعام:
شب ; مایه آرامش :
 
 خداوند در این آیه میفرماید ڪه شب را مایه سڪون وآرامش قرار داده است.این موضوع مسلم است ڪه انسان در نور وروشنایی,به تلاش وڪوشش تمایل دارد.در زیرنور,جریان خون,متوجه سطح بدن میشود وتمام سلولها آماده فعالیت میگردند.
 بهمین دلیل ,خواب دربرابر نورچندان آرامش بخش نیست.ولے هرقدر محیط تاریڪ باشد,خواب عمیق وآرامش بخش تراست; زیرا درتاریڪے ,خون متوجه درون بدن میگردد وسلولها بحالت آرامش واستراحت فرومیروند.
 بهمین جهت,درجهان طبیعت,نه تنها حیوانات,بلڪه گیاهان نیز بهنگام تاریڪے شب بخواب فرومیروند وبانخستین اشعه صبحگاهان ,جنب وجوش وفعالیت خود را شروع میڪنند.
 
 
دراحادیثے ڪه از اهل بیت(ع) وارد شده,دستورهایے میخوانیم ڪه همگے با روح این مطلب سازگار است; 
 
ازجمله درنهج البلاغه از علی(ع) نقل شده ڪه بیڪے از دوستان خوددستورداد:"درآغاز شب حرڪت مڪن ڪه خداوند شب را براے آسودن واستراحت مقرر ڪرده; نه سیروسفر.
 بهنگام شب ,خودرااز خستگے برآور."
 
ازامام باقر(ع)نقل شده:" ازدواج درشب ,بخشے از سنت است; زیرا خداوند شب را مایه آرامش قرار داده است"
 
نیزاز امام سجاد(ع)نقل شده ڪه بخدمتڪار خودمیفرمود:"( حیوانے را)ذبح نڪنید تااینڪه فجرطلوع ڪند;زیراخداوند شب را براے همه مایه آرامش قرار داده است."
 
تفسیر نمونه ,ج٥,ص٣٦٠ 
 
 



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر , انعام ,
تاریخ : پنج شنبه 7 مرداد 1395
بازدید : 1527
نویسنده : .::چشم انتظار::.

تـــــــــــفسیـــــــــــــــر
 
 نڪاتے درمورد آیه 75 سوره انعام
 
 نشان دادن ملڪوت آسمانها و زمین به ابراهیم
 
 با تدبر در آیات قرآن فهمیده میشود ڪه منظور خدا از نشان دادن ملڪوت آسمانها و زمین به حضرت ابراهیم این است ڪه خداوند با نشان دادن وابستگے همه چیز به خود ، وجود خود را به ابراهیم نشان داد ؛ این ڪه هیچ چیز جز خدا نیست ڪه وابسته نباشد. وقتے فهمیده شد ڪه همه چیز به خدا وابسته است و در ربوبیت و تدبیر خدا چیزے و ڪسے شرڪت ندارد ، به هر موجودے در عالم نگاه شود ، بے درنگ حڪم میگردد ڪه هیچیڪ از این موجودات مربے و مدبر دیگران نیست. پس این بتهایے ڪه به دست بشر ساخته شده ،نمیتواند مربے بشر باشند . به همین دلیل ، ابراهیم (ع) ڪه ملڪوت و وابستگے ذاتے همه چیز را به خداوند دیده بود ، با بت پرستے ،ستاره پرستے ، ماه و خورشید پرستے و هر نوع شرڪے به مبارزه برخاست . آرے ، بسیارے از افراد ، به زمین و آسمان و اجرام آن نگاه میڪنند و حتے علمشان منحصر به رصد ڪواڪب خورشید و ماه و محاسبه ے طلوع و غروب آنهاست و در این فن متخصص اند ؛ ولے از روء یت ملڪوت عالم بے بهره اند ؛  چون بادیدن آنها هرگز به خالق و مدبّرشان پے نمے برند . خداوند سبحان به مسلمانان ڪه فرزندان معنوے آن حضرت هستند ، دستور داد ڪه باطن جهان را نگاه ڪنند و مهمترین راه مشاهده ے باطن عالم ، تقویت توحید فطرے یعنے راه دل است ؛ راهے ڪه انسان ، محبوب خود را در قلب خود بیابد.
 
 المیزان . ص 176
 تفسیر موضوعے ، جلد 2 .صفحه 91
 تفسیر موضوعے ، جلد 12 . ص 234



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : دو شنبه 28 تير 1395
بازدید : 2025
نویسنده : .::چشم انتظار::.

تـــــــــفسیــــــــــــر

نکاتی درمورد آیه 68 سوره انعام:

نهی از حضور در مجلسی که آیات الهی در آن مسخره میشود :

این آیه یک حکم کلی را بیان میکند.و آن ممنوعیت حضور در مجلسی است که آیات و نشانه های خدا در آن مجلس مسخره میشود. در روایات اهل بیت علیه السلام ، مواردی خاص ،مصداق چنین مجلسهایی ذکر شده است.
در روایاتی از پیامبر (ص) نقل شده است : " هر کسی بخدا و آخرت ایمان دارد ، نباید در مجلسی بنشیند که در آن به امامی دشنام داده میشود یا غیبت مسلمانی در آن میشود ؛ زیرا خداوند در کتابش فرموده :" هرگاه کسانی را دیدی که آیات ما را استهزا میکند ، از آنها روی برگردان تا بسخن دیگری بپردازند" .

تفسیر المیزان .جلد 7 .ص 144 و 157

نکاتی درمورد آیه 69 سوره انعام :

استثنای نهی آیه قبل :

از امام باقر (ع) نقل شده چون آیه پیش نازل شده جمعی از مسلمانان گفتند : اگر بخواهیم در همه جا به این دستور عمل کنیم دیگر نباید به مسجدالحرام برویم زیرا کافران در گوشه و کنار مجلس پراکنده اند و درباره آیات الهی سخنان باطلی میگویند و ممکن است سخنان آنها بگوش ما برسد.در این موقع این آیه نازل شد و به مسلمانان دستور داد که در اینگونه مواقع آنها را نصیحت کنند و تا آنجا که قدرت دارند به ارشاد و راهنمایی آنان بپردازند. ذکر شان نزول برای این آیه ، منافاتی با نازل شدن تمام سوره باهم _ چنانکه در روایات وارد شده _ ندراد ؛ زیرا ممکن است حوادث متعددی در زندگانی مسلمانان رخ دهد ، سپس سوره ای یکجا نازل شود و آیاتی از آن ناظر به قسمتی از آن حوادث باشد.
همچنین باید توجه داشت که تنها کسانی میتوانند از استثنای این آیه استفاده کنند که طبق تعبیر آیه دارای مقام تقوا و پرهیزگاری باشند و نه تنها تحت تاثیر آنها واقع نشوند بلکه بتوانند با تذکر و ارشاد ، بر اهل مجلس تاثیر بگذارند.

تفسیر نمونه .جلد 5 . ص 287



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
:: برچسب‌ها: سوره انعام , تذکر , مسخره , آیات الهی , ,
تاریخ : شنبه 26 تير 1395
بازدید : 1503
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 تـــــــــفسیــــــــــــر
 
 نڪاتے درمورد آیه 52 سوره انعام
 
 مخالفت اسلام با تفڪر طبقاتی:
 
 در شان نزول این آیه و آیه قبل و بعد ، روایات متعددے نقل شده ڪه باهم شباهت زیادے دارند ؛ از جمله اینڪه جمعے از قریش ، از ڪنار مجلس پیامبر (ص) میگذشتند ؛ در حالیڪه صهیب ، خباب ، بلال و عمار و مسلمانان ڪم بضاعتے مانند آنها در خدمت پیامبر (ص) بودند . آنها با مشاهده این صحنه تعجب ڪردند و گفتند : اے محمد ، آیا از میان مردم بهمین افراد رضایت داده اے ؟! اینها هستند ڪه خداوند از میان ما انتخاب ڪرده ؟! ما پیرو اینها باشیم؟ هرچه زودتر آنها را از اطراف خود دور ڪن ؛ شاید ما به تو نزدیڪ شویم و از تو پیروے ڪنیم. این آیه نازل شد و این پیشنهاد را رد ڪرد. یڪے از نشانه هاے عظمت اسلام و قرآن و مڪتب انبیا این است ڪه با سرسختے هرچه بیشتر در برابر این گونه پیشنهادها مقاومت ڪردند و در جوامعے ڪه اختلاف طبقاتے ، مسئله اے همیشگے شمرده میشد ، به ڪوبیدن این امتیاز موهوم پرداختند تا معلوم شود افراد پاڪدل و باایمان و هوشمندے همچون سلمان و ابوذر و صهیب و خباب و بلال بخاطر نداشتن مال و ثروت ، ڪمترین نقصے ندارند و ثروتمندان بے مغز و ڪوردل و خودخواه و متڪبر بخاطر ثروتشان نمیتوانند از امتیازات اجتماعے و معنوے برخورد گردند.
 



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : چهار شنبه 23 تير 1395
بازدید : 1624
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 تـــــــــــفسیــــــــــــر
 
 نڪاتے درمورد آیه 50 سوره انعام:
 
 علم غیب:
 
 مفسران در ذیل این جمله از آیه ڪه میفرماید « و من از غیب آگاه نیستم » ، گفته اند معناے آیه این است ڪه پیامبر(ص) به خودے خود و مستقلا علم غیب ندارد؛ یعنے اینگونه نیست ڪه ایشان بطور ذاتے مجهز به نیرویے باشد ڪه مطالبے ڪه مطالبے را بداند ڪه معمولا از دیگران پوشیده است. همین آیه اما میفرماید ڪه بر پیامبر(ص) وحے میشده و روشن است ڪه ایشان بوسیله ے وحے از غیب آگاه بوده است؛ چنانڪه در آیات 26 و 27 سوره ے جن میفرماید : « داناے غیب خداست وهیچڪس را بر اسرار غیبتش آگاه نمیسازد ،مگر پیامبرانے ڪه آنان را برگزیده است.» پس هیچ مخلوقے از جمله پیامبر(ص) بخودے خود علم غیب ندارد؛ اما به خواست خدا و از طریق وحے یا طریق دیگرے ڪه خدا بخواهد ،ممڪن است از بخشے از غیب آگاه گردد.
 
 المیزان.ج 7 . ص 97



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : یک شنبه 20 تير 1395
بازدید : 1444
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 نڪاتے درمورد آیه 45 سوره انعام
 
 اهمیت قطع ریشه ے ستم و ستمگران:
 
 در پایان این آیه، خداوند جمله ے " الحمدلله رب العالمین " را میگوید و این نشانه ے اینست ڪه قطع ریشه ظلم و فساد و نابود شدن نسل ستمگران بقدرے اهمیت دارد ڪه جاے شڪر و سپاس دارد . 
 در حدیثے از امام صادق (ع) میخوانیم ڪه فرمود:" هرڪس بقاے ستمگران را دوست بدارد، همانا دوست دارد ڪه معصیت خدا بشود .خداوند تبارڪ و تعالے در برابر نابود ساختن ظالمان، خود را ستایش ڪرده است و فرموده : دنباله ے ( زندگے ) گروهے ڪه ستم ڪرده بودند قطع شد و سپاس ، مخصوص خداوند ،پروردگار جهانیان است."
 یڪے از مصداقهاے این آیه در دنیاے ڪنونے ما بوضوح آشڪار است . از نسل نمرودیان و فرعونیان و ابوجهل و ابوسفیان و معاویه و یزید و دشمنان اهل بیت (ع) دیگر خبرے نیست. اما دودمان اهل بیت (ع) _ با همه مظلومیتشان _ درسراسر ممالڪ اسلامے وجود دارند و روز به روز بر شمار آنها افزوده میگردد.
 
 تفسیر نمونه .ج 5.ص 239 
 اطیب البیان .ج 5 . ص69 
 

برگرفته از قرآن حکیم بقلم آیت الله مکارم شیرازی



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : جمعه 18 تير 1395
بازدید : 1495
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 تــــــــــفسیــــــــــــــر
 
 نڪاتے درمورد آیه ے 38 سوره انعام
 
 جانوران؛ موجوداتے با شعور:
 
 امم ، جمع امت و امت به معناے جمعیت و گروهیست ڪه قدر مشترڪے دارند.مثلا دین یا زبان واحد،صفات یا ڪارهاے واحدے دارند. این آیه میفرماید ڪه هریڪ از انواع حیوانات و پرندگان براے خود امتے همانند انسانها هستند ؛ اما اینڪه این همانندے و شباهت در چه جهت است در میان مفسران گفتگوست.از آیات دیگر قرآن و روایات اهل بیت استفاده میشود ڪه منظور، شباهت آنها با انسان از نظر درڪ و فهم و شعور است؛ یعنے آنها نیز در عالم خود داراے علم و شعور و ادراڪ هستند ، خدا را میشناسند و به اندازه توانایے خود، او را تسبیح و تقدیس میڪنند؛ اگر چه فهم آنها در سطح پایینتر از فڪر و فهم انسانهاست.انتهاے همین آیه نیز این نظر را تایید میڪند و میفرماید:
 " سپس همگے بسوے پروردگارشان محشور میشوند " 
 یعنے حیوانات نیز رستاخیز دارند.شڪ نیست ڪه نخستین شرط حساب و جزا ، عقل و شعور و بدنبال آن تڪلیف و مسئولیت است. طرفداران این عقیده میگویند مدارڪے در دست است ڪه نشان میدهد حیوانات نیز به اندازه خود داراے درڪ و فهم اند.از جمله زندگے بسیارے از حیوانات، آمیخته با نظام زیبا و شگفت انگیزے است ڪه روشنگر سطح عالے فهم و شعور آنهاست.زندگے پیچیده و تمدن شگفت انگیز مورچه ها ، زنبورها ، پرندگان و بسیارے از حیواناتے دیگر، موید این مطلب است. علاقه اے ڪه بسیارے از حیوانات به صاحب خود پیدا میڪنند و وفاے آنها به صاحبشان، شاهد دیگر براے این موضوع است. مسلم است ڪه تمام این امور را نمیتوان ناشے از غریزه دانست؛ زیرا غریزه معمولا سرچشمه ڪارهاے یڪنواخت و مستمر است امااعمالے ڪه در شرایط خاصے انجام شود ڪه پیش بینے شدنے نیست و معمولا عڪس العملے است، به فهم و شعور شبیه تر است تا به غریزه .از همه اینها گذشته در آیات متعددے از قرآن،مطالبے دیده میشود ڪه دلیل محڪمے براے فهم و شعور بعضے از حیوانات محسوب میشود.داستان فرارڪردن مورچگان از برابر لشڪر سلیمان و داستان آمدن هدهد و منطقه " سبع و یمن " و آوردن خبرهاے هیجان انگیز براے سلیمان شاهد این مدعاست. در روایات اسلامے نیز احادیث متعددے در زمینه رستاخیز حیوانات دیده میشود. از جمله ، از ابوذر نقل شده است ڪه میگوید:
 " ما خدمت پیامبر (ص) بودیم ڪه پیش روے ما دو بز به یڪدیگر شاخ زدند. پیغمبر (ص) : " میدانید چرا اینها به یڪدیگر شاخ زدند؟! " 
 حاضران عرض ڪردند: نه !
 پیامبر فرمود :" ولے خدا میداند چرا و بزودے در میان آنها داورے خواهد ڪرد."
 سوال مهمے ڪه در اینجا پیش مے آید این است ڪه آیا حیوانات نیز مانند انسانها تڪلیف دارند؛ با اینڪه یڪے از شرایط مسلط تڪلیف عقل است.و از این جهت، ڪودڪ یا شخص دیوانه از دایره تڪلیف بیرون است؟!
 در پاسخ این سوال باید گفت ڪه تڪلیف مراحلے دارد.و هر مرحله، ادراڪ و عقلے متناسب با خود میخواهد.تڪالیفے ڪه در اسلام براے یڪ انسان وجود دارد ، بقدرے است ڪه بدون داشتن یڪ سطح عالے از عقل و درڪ ، انجام آنها ممڪن نیست و ما هرگز نمیتوانیم چنین تڪالیفے را براے حیوانات بپذیریم.زیرا شرط آن بر آنها وجود ندارد.مرحله ساده و پایینترے از تڪلیف اما تصور میشود ڪه مختصر فهم و شعورے براے آنها ڪافیست.و ما نمیتوانیم وجود چنین فهم و شعور و چنین  تڪلیفے را بطور ڪلے درباره حیوانات انڪار ڪنیم؛ چنانڪه از دیوانگان و ڪودڪان نیز در حد خودشان انتظاراتے هرچند ابتدایے میرود ڪه اگر از آن سرپیچے ڪنند مواخذه میشوند.
 
 تفسیر نمونه.ج5.ص 221-227
 

برگرفته از قرآن حکیم به قلم آیت الله مکارم شیرازی



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر , سوره انعام , ,
تاریخ : چهار شنبه 16 تير 1395
بازدید : 1445
نویسنده : .::چشم انتظار::.

زندگے دنیا ؛ بازے و سرگرمے
 
 تشبیه زندگے دنیا به بازے و سرگرمے از این نظر است ڪه بازیها و سرگرمیها معمولا ڪارهاے توخالے و بے اساسے هستند ڪه از متن زندگے حقیقے دورند.نه آنها ڪه در بازے پیروز میشوند و نه آنها ڪه شڪست میخورند ، حقیقتا پیروز یا مغلوب نیستند زیرا پس از بازے همه چیز به جاے خود بازمیگردند . بسیاردیده میشود ڪه ڪودڪان دور هم مینشینند و بازے را شروع میڪنند و یڪے را امیر و دیگرے را وزیر میڪنند ؛ اما ساعتے نمیگذرد ڪه نه خبرے از امیر است ونه از وزیر یا در نمایش نامه هایے ڪه بمنظور سرگرمے اجرا میشود، صحنه هایے از جنگ و عشق و عداوت مجسم میگردد؛ اما پس از ساعتے ، از هیچڪدام خبرے نیست . دنیا به نمایش نامه اے میماند ڪه بازیگران آن مردم این جهانند و گاه این بازے ڪودڪانه حتے عاقلان را به خود مشغول میڪند ؛ اما چه زود پایان این سرگرمے و نمایش اعلام میگردد.روشن است ڪه هدف از این آیات مبارزه با وابستگے و دلبستگے به مظاهر جهان مادے و فراموش ڪردن مقصد نهایے آن است.وگرنه آنها ڪه دنیا را وسیله اے براے سعادت خود قرار دادند جویندگان آخرتند و نه دنیا.
 

 تفسیر نمونه.ج5 .ص 207 
 



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : چهار شنبه 9 تير 1395
بازدید : 1399
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 تــــــــــفسیـــــــــــــــــــر
 
 نڪاتے درمورد آیه 28 سوره انعام:
 
 اگر دوزخیان بدنیا باز گردند ، باز هم راه دوزخ را پیش میگیرند .مفسران در توضیح این جمله از آیه ڪه میفرماید " و اگر ( بدنیا ) بازگردانده شوند ، بهمان اعمال ڪه نهے شده اند ، بازمیگردند " گفته اند ڪه این جمله تاثیر صفات زشت و رذایلے را نشان میدهد ڪه در دنیا در وجود آنها ریشه ڪرده است.آنچه آنها را وادار میڪند ڪه آرزو ڪنند به دار دنیا بازگردند و به نشانه هاے خدا ایمان بیاورند و در گروه مومنان داخل شوند،آشڪار شدن حقے است ڪه آنرا رها ڪرده بودند و اینڪ آن حق با تمام تبعات آن ، یعنے عذاب روز قیامت،ظاهر شده و این از مقتضیات جهان آخرت است ڪه حقایق غیبے و معنوے در آن بصورتے آشڪار جلوه میڪند.اگر اما آنان بدنیا بازگردند دوباره قوانین دنیا بر آنها حاڪم میشود ؛یعنے بر عالم غیب پرده ڪشیده میشود و آنها به اختیار به آزادے عملشان بازمیگردند و در حال این اختیار ، هواے نفس و وسوسه شیطان و خوے حیوانیت و تفڪر و سرڪشے وجود دارد.پس آنها دوباره بشرڪ گذشته و دشمنے بازمیگردند. در واقع اگر دوباره بدنیا بازگردند، همان عواملے ڪه آنها را در دنیا به مخالفت با حق و تڪذیب نشانه هاے خداوند واداشته بود ، آنها را به مخالفت و سرڪشے واخواهد داشت.و حڪم دنیاے پیشین با دنیاے فرضے آینده، هیچ تفاوتے نخواهد داشت.
 
 تفسیر المیزان .ج 7.ص 56
 
 



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر , ,
تاریخ : دو شنبه 7 تير 1395
بازدید : 1474
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 تــــــــــفسیــــــــــر
 
 نڪاتے درمورد آیه 28 انعام:
 
 از ظاهر جمله ے " بدالهم " " براے آنها آشڪار شد " چنین استفاده میشود ڪه آنها یڪ سلسله از حقایق را نه تنها از مردم بلڪه از خود نیز مخفے میڪردند. ڪه در عرصه قیامت بر آنها آشڪار میشود.و جاے تعجب نیست ڪه انسان، حقیقتے را حتے از خود ڪتمان ڪند و بر وجدان و فطرت خویش سرپوش بگذارد.تا به آرامش ڪاذبے دست یابد . فریب وجدان و مخفے ڪردن حقایق از خویش ، از مسائل سزاوار ملاحظه اے است ڪه در بحثهاے مربوط به فعالیتهاے وجدان مورد دقت قرار گرفته است . براے مثال بسیارے از افراد هوس ران را میبینیم ڪه متوجه زیان شدید اعمال هوس آلود خود شده اند اما براے اینڪه با خیال راحت اعمال خویش را ادامه دهند ، سعے میڪنند به نوعے این آگاهے را حتے از خود پنهان ڪنند.
 
 تفسیر نمونه . ج 5 صفحه 201 
 



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
:: برچسب‌ها: سوره انعام , تفسیر , ,
تاریخ : پنج شنبه 27 خرداد 1395
بازدید : 1554
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 نڪاتے درمورد آیه 12 سوره انعام
 
 معاد؛ لازمه ے رحمت الهے
 
 خداوند با این جمله ڪه میفرماید " رحمت و بخشش را بر خود حتم ڪرده" موضوع معاد را مطرح ڪرده ،آرے خداوندے ڪه رحمت و بخشش را بر خود حتم ڪرده آیا اجازه میدهد رشته ے حیات انسانها با مرگ به ڪلے پاره شود و تڪامل و حیات ادامه نیابد؟ آیا این با رحمت او میسازد؟ آیا او درمورد بندگانے ڪه مالڪ و مدبر آنهاست ، ممڪن است چنان بے مهرے ڪند ڪه بعد از مدتے راه فنا بپویند و به هیچ و پوچ تبدیل شوند؟ بے شڪ نه.بلڪه رحمت وسیع او ایجاب میڪند ڪه موجودات بویژه انسان را در مسیر تڪامل پیش ببرد و همانطور ڪه در پرتو رحمت خویش، بذر ڪوچڪ و بے ارزشے را به درخت تناور و پر محصول تبدیل میڪند ، همین رحمت ایجاب میڪند ڪه انسان را ڪه استعداد بقا و زندگانے جاودانے دارد ،پس از مرگ، در لباس حیاتے نو در عالمے وسیعتر درآورد و در این سِیر عبدے تڪامل ، دست رحمتش پشت سر او باشد.در اینجا ممڪن است گفته شود ڪه زندگے جاودانه ،تنها براے مومنان مصداق رحمت است؛ ولے براے غیر آنها جز زحمت و بدبختی،چیزے نیست.در پاسخ باید گفت ڪه شڪ نیست ڪه ڪار خدا فراهم ڪرده زمینه هاے رحمت است .او انسان را آفرید و به او عقل داد و پیامبران را براے هدایت و رهبرے او فرستاد و انواع مواهب را در اختیار وے گذاشت و راهے بسوے زندگے جاویدان به روے همگان گشود .این ها بدون استثنا رحمت است.حال اگر در طریق به ثمر رساندن این رحمتها ، خود انسان راه خویش را ڪج ڪند و تمام زمینه هاے رحمت را براے خود به شڪنجه و زحمت تبدیل ڪند این موضوع هیچگونه لطمه اے به رحمت بودن آنها نخواهد زد و تمام سرزنشها متوجه انسانے است ڪه زمینها هاے را به عذاب تبدیل ڪرده.
 
 منبع: تفسیر نمونه جلد پنج.صفحه 165
 
 



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : یک شنبه 23 خرداد 1395
بازدید : 1771
نویسنده : .::چشم انتظار::.

نکاتی در مورد آیه 105سوره مائده:
خودسازی فردی و امربه معروف ونهی ازمنکر؛دو وظیفه درکنارهم:
بعضی پنداشته اند میان این آیه ودستور امربه معروف ونهی ازمنکر ،نوعی تضاد وجوددارد،زیرا این آیه میگوید که اگر شما مواظب حال خویشتن باشید،انحراف دیگران در شما اثری نمیگذارد.
در روایتی نقل شده که از پیامبر(ص)درباره این آیه سوال کردند.ایشان فرمود:"امربمعروف ونهی ازمنکرکنید؛اما هنگامی که دیدید مردم ،دنیا را مقدم داشته و بخل وهوای نفس برآدمها حکومت میکند وهرکس تنها خود را میپسندد ،به خویشتن بپردازید و عوام را رها کنید."
درهرحال شک نیست که امربه معروف ونهی ازمنکر ،ازمهمترین ارکان اسلام است که به هیچ وجه نمیتوان از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کرد.تنها هنگامی این دووظیفه ساقط میشود که امیدی به تاثیر آن نباشد وشرایط لازم فراهم نگردد.
منابع:نمونه،ج5،ص109

نکاتی درمورد آیه119سوره مائده:
ارزش و اثر صداقت:
خداوند در این آیه میفرماید که صدق و راستی راستگویان دردنیا،درسرای آخرت به آنها سود میبخشد.این صدق وراستی البته تنها شامل صداقت زبانی نیست؛بلکه صداقت عملی نیز لازم است.البته راستی گفتار عاقبت به راستی کردار می انجامد.
درروایتی نقل شده که مردی صحرانشین از پیامبر(ص)تقاضای نصیحتی کرد.پیامبر به او توصیه کرد که دروغ نگوید.آن مرد اظهار کرد که عمل به همین یک نصیحت ،او را از تمام گناهان بازداشته؛زیرا با هیچ گناهی روبرو نمیشد مر اینکه به یادش می افتاده که اگر آن گناه را انجام دهد وکسی از اوبپرسد چه کردی،باید راستش رابگوید ومردم را ازگناهش آگاه کند .بنابراین از ترس همین مطلب از آن گناه دست می کشیده است.
منبع:المیزان،ج6،ص237


نکاتی درمورد آیه 2سوره انعام:
اجل واقسام آن:
شک نیست که کلمه "اجل مسمی" و"اجلا"در این آیه به دومعنی متفاوت است.از این رو مفسران درباره تفاوت این دو بحث کرده اند.
ازآیات قرآن وروایات اهل بیت(ع)استفاده میشود که تفاوت این دو در این است که اجل به تنهایی به معنای عمرووقت ومدت غیرحتمی است.به عبارت دیگر،اجل مسمی ،مرگ طبیعی ،واجل ،مرگ زودرس است.
این دو اجل برای انسان به این معناست که اگر تمام شرایط برای بقا وحیات او موجود باشد وموانع آن برطرف گردد،ساختمان وجودی او ایجاب میکند که مدت طولانی-مثلا80سال-زندگی کند؛اما ممکن است براثر حادثه ای –مانند تصادف یا خودکشی-درسن 40سالگی بمیرد.
پس 80سالگی ،اجل مسمای او بوده و40سالگی اجل او.
باتوجه به روشن شدن معنی این دونوع اجل ،بسیاری از مطالب روشن میشود,ازجمله اینکه درروایات میخوانیم که صله رحم عمررازیاد یا قطع رحم ،آنرا کم میکند.
منظور از عمر واجل در این موارد،اجل غیر حتمی است.دراین صورت باید توجه داشت که هر دو اجل از ناحیه خدا تعیین میشود،یکی به طور مطلق ودیگری به صورت مشروط یا معلق؛درست مثل اینکه بگوییم :این چراغ بدون هیچ قید وشرطی پس از بیست ساعت خاموش میشود؛ولی اگر طوفان بوزد،بعد ازدوساعت خاموش خواهد شد.درمورد انسانها یاملتها نیز خدا اراده کرده است که اگر مانعی پیش نیاید ،تازمان مشخصی زندگی کنند؛اما در صورت بروز مانع-مثل گناه یا تنبلی وسهل انگاری آنها یا...-قبل از آن زمان ازبین میروند.
تفسیرنمونه،ج5،ص148

نشر این مطلب با نام وب همسفر تابهشت موجب رضایت ماست



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : چهار شنبه 15 ارديبهشت 1395
بازدید : 1091
نویسنده : .::چشم انتظار::.

بسم الله الرحمن الرحیم

محتوای کلی سوره #مائده:

این سوره مشتمل بر برخی معارف اسلامی و بعضی احکام و وظایف دینی است.۱
شاید بتوان گفت که دعوت به #وفای به عهد و پیمان های #درست، هدف اصلی این سوره باشد.۲

 ۱-نمونه،ج ۴،ص ۲۴۱ و ۲۴۲
 ۲-المیزان،ج۵،ص ۱۶۰

نکاتی درباره #آیه۱سوره مائده

اهمیت #وفای به عهد و پیمان ها و قراردادها:

این سوره ی مبارک با توصیه به وفای به عهد آغاز می شود.مفسران، این نکته را ذکر کرده اند که منظور از پیمان ها و قراردادها، همه ی پیمان هایی است که انسان می تواند ببندد؛اعم از پیمان بنده با خداوند، پیمان مردم با پیامبر یا امامشان،پیمان انسان با خودش و پیمان های بین مردم  مانند قراردادهای مالی، قرارداد ازدواج،و ... .
با دقت در اجتماع انسان ها در می یابیم که اساس یک جامعه بر قراردادها و پیمان ها استوار است؛از کوچک ترین جامعه یعنی خانواده گرفته تا جوامع بزرگی مثل کشور.
به همین جهت ،قرآن به شدت بر وفای به عهد و پیمان تاکید کرده است.حتی پس از فتح مکه که قدرت به دست مسلمانان افتاد و قرآن حکم کرد که مشرکان، یا مسلمان شوند یا خونشان ریخته شود ،قید فرمود که با مشرکانی که با آن ها عهد بسته اید، کاری نداشته باشید تا هنگامی که مدت عهدشان تمام شود(آیات ابتدایی سوره #توبه).
البته روشن است که وفای به عهد تا زمانی درست است که طرف مقابل به آن وفا کند.۳
پیشوایان معصوم (ع) نیز تاکید فراوانی بر وفای به عهد کرده اند.
از #پیامبر اکرم (ص) روایت شده است:"کسی که به پیمان خود #وفادار نیست،#دین ندارد."
در روایت دیگری ازامام #صادق (ع) آمده است ·"#سه چیز است که خداوند به هیچ کس اجازه ی مخالفت با آن را نداده است:

 ۱-#ادای امانت درمورد هرکس:نیکوکار باشد یا بدکار.

 ۲-#وفای به عهد درمورد هرکس:نیکوکار باشد یا بدکار.

 ۳-#نیکی به پدر و مادر:نیکو کار باشد یا بدکار."

 ۳-المیزان،ج ۵،ص ۱۶۹
 ۴-نمونه،ج ۴،ص ۲۴۶

نکاتی درباره ی #آیه۶سوره #مائده

اثرات معنوی #وضو:

فراتر از فوایدی که از نظر #بهداشتی برای وضو ذکر شده است،از نظر #معنوی و #تربیتی نیز وضو تاثیر زیادی در انسان ایجاد می کند؛ البته به شرط این که با قصد #قربت و برای خدا انجام شود .
در روایاتی از امام رضا(ع) می خوانیم: "دستور به وضو گرفتن در آغاز عبادت برای این است که  بندگان هنگامی که در پیشگاه خدا می ایستند و با او مناجات می کنند،#طاهر باشند و از آلودگی ها و نجاست ها پاک شوند.علاوه بر این ،وضو سبب می شود که آثار #خواب و کسالت از انسان برطرف شود و دل و جان او برای قیام در پیشگاه خدا پاکیزه گردد."۳

۳-نمونه،ج ۴،ص ۲۹۱

نکاتی درباره ی #آیه۱۳سوره #مائده

#بیماری مهلک بشر:

کلمه ی #قساوت به معنای #سختی است و برای سنگ سخت به کار می رود.
به کار بردن این کلمه درمورد قلب،بیانگر نداشتن #تواضع و خشوع در برابر حق و  تاثیرناپذیری در برابر مهربانی است.قرآن در موارد متعددی به قساوت قلب اشاره کرده و این آیه یکی از مجازات های یهودیان پیمان شکن را قساوت قلب ایشان برشمرده است.در آیه ۱۶سوره #حدید آمده است:"آیا وقت آن نرسیده است که دل های مومنان در برابر ذکر خدا و آن چه از حق نازل شده است،خاشع گردد و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آن ها کتاب آسمانی داده شد،سپس زمانی طولانی بر آن ها گذشت و قلب هایشان قساوت پیدا کرد و بسیاری از آن ها گنهکارند."۴
در روایات نیز درمورد این بیماری مهلک روحی به شدت هشدار داده شده است.در روایتی از امام #صادق (ع) می خوانیم: خداوند متعال به #موسی (ع) وحی فرستاد که "ای موسی،از زیاد شدن #اموال خوشحال مباش و یاد مرا در هیچ حال ترک مکن؛چرا که زیاد شدن مال غالبا موجب #فراموش کردن #گناهان می گردد و ترک #یاد من موجب قساوت قلب می شود ".
در روایتی از #امیرالمومنین (ع) نقل شده است: "اشک ها خشک نمی شود مگر به خاطر #سختی دل ها و دل ها سخت و سنگین نمی شود مگر به خاطر فزونی #گناه."۵

 ۴-المیزان ،ج۵،ص۲۴۵
 ۵-نمونه،ج۱۹،ص۴۲۸

نکاتی درباره ی #آیه ۱۴ سوره #مائده

آتش #کینه و عداوتی که در میان مسیحیان افروخته شد:

حضرت عیسی (ع) #پیامبر رحمت بود و مردم را به صلح و صفا می خواند،آن ها را به آخرت توجه می داد و از دنیاخواهی و نزاع و کشمکش بر سر ثروت و قدرت  و لذات ناچیز دنیایی برحذرشان می داشت؛لکن کسانی که ادعای پیروی او را می کردند، برخلاف مواعظ و دستورهای او عمل می کردند و به همین جهت خداوند به جای صلح و صفا و برادری -که عیسی (ع) به آن دعوت می کرد -در میان آن ها آتش کینه و دشمنی را برافروخت و فرمود که این آتش تا قیام قیامت روشن خواهد بود.
اگر تاریخ مسیح (ع) را بررسی کنیم، خواهیم دید که از زمانی که مسیح (ع) به آسمان برده شد، در میان حواریون و مدعیان تبلیغ مسیحیت اختلاف افتاد و اختلافات مسیحیان روز به روز بیش تر شد تا همه ی مسیحیت را فراگرفت  و آن ها از همان آغاز به جان هم افتادند و جنگ ها و قتل ها و غارت ها و آوارگی ها ی بسیاری را به وجود آوردند تا کار به جنگ های جهانی و بین الملل کشید که اساس زندگی بشر را در روی زمین تهدید کرد.
همه ی این ها نتیجه ی رها کردن هدایت الهی و دنیاطلبی و هوی پرستی است.۱
روشن است که اگر #مسلمانان هم راه مسیحیان را ادامه دهند، به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.۲


 ۱-المیزان،ج ۵،ص۲۴۶
 ۲-نمونه،ج۴،ص۳۱۹

نکاتی درباره ی #آیه ۲۰ سوره #مائده

نعمت #استقلال و #آزادی از ذلت #بردگی فرعونیان:

در تفسیر این جمله از آیه که می فرماید "و جعلکم ملوکا "مفسران گفته اند که یعنی به شما استقلال داد و از ذلت بردگی فرعونیان و زورگویی های آن ها نجاتشان داد؛چون کلمه ی ملک جز این معنایی ندارد که انسان در امور خود و خانواده و ثروتش استقلال داشته باشد.
#بنی اسرائیل در زمان حضرت #موسی (ع) در بهترین نظام اجتماعی -که نظام توحید و یگانه پرستی بود-زندگی می کردند؛نظامی که آن ها را به پیروی از خدا و پیامبرش وادار می کرد.در آن زمان، عدالت به طور کامل در جامعه برقرار بود؛ به هیچ یک از امت های دیگر تجاوز نکردند و اختلاف طبقاتی که جامعه را به فساد می کشاند و نظام ارباب و رعیتی در میان آن ها وجود نداشت و هیچ کس به جز موسی (ع) بر آن ها فرمانروایی نمی کرد.او پیامبر خدا و معصوم از خطا بود و هرگز روش پادشاهان و فرمانروایان ظالم را پیش نگرفت.
موسی (ع) قوم خود را متوجه این نعمت بزرگ کرد که خدا به آن ها ارزانی کرده بود و به آن ها فرمود:"به یاد آورید هنگامی را که خداوند شما را صاحب اختیار خود قرار داد."



 ۲-المیزان،ج ۵،ص ۲۹۳

نکاتی درباره ی #آیه۲۹ سوره مائده

انتقال گناهان #مقتول به #قاتل:

از #امام باقر (ع) در ذیل این آیه روایت شده است:" کسی که مومنی را بکشد،خداوند تمام #گناهان مقتول را به گردن قاتل می افکند و مقتول را از گناه پاک می کند."


 ۵-صافی،ج ۲،ص ۲۷

نکاتی درباره ی #آیه ۲۵سوره #مائده

#توسل؛ حقیقتی از متن قرآن:

توسل به معنای #تقرب جستن یا نزدیک شدن به چیزی از روی #علاقه و رغبت است.۴

بنابراین،"وسیله" در این آیه معنی بسیار وسیعی دارد و شامل هرکار و هرچیزی می شود که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار می گردد؛
چنان که در روایتی از #امیرالمومنین (ع)، " ایمان به خدا و پیامبر (ص)،جهاد در راه خدا،کلمه ی اخلاص(لا اله الا الله)،نماز،زکات،روزه ی ماه رمضان،حج،صله ی رحم،صدقه ی آشکار و پنهان و همه ی کارهای نیک "،وسیله برشمرده شده و توسل به آن ها لازم شمرده شده است.
از آیات #قرآن و روایات معصومین (ع) به خوبی استفاده می شود که وسیله قرار دادن مقام انسان #صالحی در پیشگاه خدا و طلب چیزی از خداوند به خاطر او ،به هیچ وجه ممنوع نیست و با #توحید منافات ندارد؛چنان که در روایتی می خوانیم : "به وسیله ی #امام به خدا نزدیک شوید."۴

 ۳-المیزان،ج ۵،ص ۲۲۵
 ۴-پیشین،ص ۲۴۱

نکاتی درباره ی #آیه ۳۸ سوره #مائده

کیفر #سرقت:

قرآن در حکم این آیه نیز همانند سایر احکام، ریشه ی مطلب را بیان کرده و شرح آن را به سنت #پیامبر (ص) واگذار نموده است.از مجموع روایات اسلامی استفاده می شود که اجرای این حد اسلامی (#بریدن دست دزد)،شرایط زیادی دارد که بدون وجود آن ها این کار #جایز نیست(شرح آن در کتب فقهی آمده است).
البته هر نوع #دزدی به هر شکل و اندازه در اسلام #حرام است؛
اما حد بریدن دست تنها در صورت جمع شدن شرایط آن اجرا می شود.
در میان فقهای ما معروف این است که اندازه ی قطع دست سارق،تنها #چهار انگشت دست راست وی است،نه بیشتر؛اگرچه فقهای اهل تسنن، بیش از آن گفته اند.۱

 ۱-نمونه،ج ۴،ص ۳۷۶

نکاتی درباره ی #آیه ۴۵ سوره #مائده

پاداش چشم پوشی از #قصاص:

در ذیل این جمله از آیه که می فرماید "و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص صرف نظر کند)،#کفاره (گناهان ) او محسوب می شود".

از امام #صادق (ع) روایت شده است :"به همان مقدار که شخص از قصاص جراحت و غیر جراحت صرف نظر کند(و محکوم را ببخشد)،گناهانش بخشیده می شود."

همچنین در روایتی از پیامبر (ص) می خوانیم: "اگر مردی دندانش شکسته یا دستش بریده شود یا چیزی (از اعضای بدن او) قطع شود یا در بدنش جراحتی ایجاد شود و از آن درگذرد ،به مقدار دیه ای که می توانست بگیرد و نگرفته،از گناهانش بخشیده می شود.
اگر یک چهارم دیه باشد،از یک چهارم گناهان؛ اگر یک سوم دیه باشد ،از یک سوم گناهان و اگر تمام دیه باشد،از تمام گناهان او چشم پوشی می شود. "۴

 ۴-المیزان،ج ۵،ص ۲۷۳

نکاتی درباره ی #آیه ۴۵ سوره #مائده

پاداش چشم پوشی از #قصاص:

در ذیل این جمله از آیه که می فرماید "و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص صرف نظر کند)،#کفاره (گناهان ) او محسوب می شود".

از امام #صادق (ع) روایت شده است :"به همان مقدار که شخص از قصاص جراحت و غیر جراحت صرف نظر کند(و محکوم را ببخشد)،گناهانش بخشیده می شود."

همچنین در روایتی از پیامبر (ص) می خوانیم: "اگر مردی دندانش شکسته یا دستش بریده شود یا چیزی (از اعضای بدن او) قطع شود یا در بدنش جراحتی ایجاد شود و از آن درگذرد ،به مقدار دیه ای که می توانست بگیرد و نگرفته،از گناهانش بخشیده می شود.
اگر یک چهارم دیه باشد،از یک چهارم گناهان؛ اگر یک سوم دیه باشد ،از یک سوم گناهان و اگر تمام دیه باشد،از تمام گناهان او چشم پوشی می شود. "۴

 ۴-المیزان،ج ۵،ص ۲۷۳

نکاتی درباره ی آیه ۵۰ سوره #مائده

ارکان #قضاوت:

در این آیه و آیات پیش ،برقضاوت تاکید فراوانی شده است.

مهم ترین ارکان قضاوت ،دو چیز است: #عدالت و #علم.
در صورتی که یکی از این دو یا هر دوی این ها در قضاوت نباشد ،قضاوت باطل و مردود است.

در روایتی از امام #صادق (ع) آمده است:"قاضیان #چهار گروه هستند: سه گروه آن ها در آتش و تنها یک گروه بهشتی اند.

این چهار گروه عبارت اند از :

۱-کسی که ظالمانه قضاوت کند؛درحالی که (حق را )می داند.پس او در آتش است.

۲-کسی که ظالمانه قضاوت کند؛ در حالی که (حق را هم) نمی داند.او نیز در آتش است.

۳-کسی که درست قضاوت کند و نمی داند(که حکم حق چیست).او هم در آتش است.

۴-کسی که به حق قضاوت کند و حق را بداند.او در بهشت است.۶


 ۶-المیزان،ج۵،ص ۳۷۴


نکاتی در مورد #آیه54سوره_مائده
آنان که خدا را دوست دارند و#خدا دوستشان دارد:
درباره این آیه تفاسیر بسیاری موجود است .در روایات زیادی که از طرق #شیعه و اهل تسنن وارد شده ،میخوانیم که این آیه درباره #علی(ع)در فتح خیبر نازل شده.
از این رو میببینیم که پیامبر بعداز توانایی نداشتن عده ای از فرماندهان لشکر اسلام برای فتح #خیبر،شبی رو به آنها کردو فرمود:
"بخدا سوگند فردا پرچم را به دست کسی میسپارم که خدا وپیامبرش را دوست دارد و خدا وپیامبرش نیز اورا دوست دارند .پی در پی حمله میکند وهیچگاه از برابر آنها نمیگریزد و ازاین میدان باز نخواهد گشت مگر اینکه خدا به دست او پیروزی ار نصیب مسلمانان میکند."
او کسی نبود جز علی(ع).
در روایت دیگری میخوانیم که وقتی از پیامبر درباره این آیه سوال کردند دست خودرا برشانه #سلمان فارسی زد وفرمود:"این شخص و یاران وهموطنان او هستند."سپس پیامبر فرمود:"اگر دین(و در روایت دیگری اگر علم)به ستاره ثریا بسته باشد ،مردانی از#فارس آنرا در اختیار خواهندگرفت."
درروایات دیگری میخوانیم این آیه درباره #یاران_مهدی (عج)نازل شده.
البته این روایات ،باهم تضاد ندارند؛زیرا این آیه مفهوم کلی را بیان میکند که امام علی(ع) یا سلمان فارسی مصداقهای مهم آن هستند  وکسان دیگری که این برنامه ها را تعقیب کنند،مشمول آن میشوند.


✍نکاتی در مورد آیه 55سوره مائده:
پرداخت زکات در رکوع نماز:
تمام مفسران #شیعه و بسیاری از اهل تسنن تصریح کردند که منظور این آیه،شخص امیرالمومنین علی بن ابیطالب است.
از امام باقر نقل شده است:"گروهی از#یهودیانی که اسلام آورده بودند نزد پیامبر آمدند و عرضه داشتند ای پیامبر خدا،حضرت #موسی یوشع بن نون را #وصی خود قرارداد ،وصی وسرپرست ما بعدازشما چه کسی است؟پس این آیه نازل شد .حضرت فرمود برخیزید و به مسجد بروید .پس #گدایی از مسجد بیرون آمد .پیامبر به اوفرمود :آیا کسی چیزی به تو داد؟گفت بله،این #انگشتر را.فرمود چه کسی آنرا به توداد؟گفت:آن مردی که نماز میخواند وبه امام علی (ع)اشاره کرد.پیامبر فرمود:وقتی که آنرا به توداد در چه حالتی بود؟گفت:درحال #رکوع بود.دراین هنگام پیامبر تکبیر گفت و اهل مسجد نیز تکبیر گفتند.پس پیامبر فرمود پس از من علی ،سرپرست شماست.

نکاتی درمورد آیه60سوره مائده
مسخ:
این جمله از آیه شریفه که میفرماید:"و از آنها میمونها وخوکهایی قرارداده"،به موضوع«مسخ»(تغییرشکل انسان وتبدیل شدن او به حیوان )اشاره دارد.
قرآن کریم درچند مورد به مسخ اصحاب سبت وتبدیل شدن آنها به میمون و بوزینه اشاره کرده؛چنانکه در آیه65سوره بقره میفرماید :"وبطورقطع،از حال کسانی از شما که در روز شنبه نافرمانی و گناه کردند آگاه شده ایم.مابه آنها گفتیم:بهصورت بوزینه هایی طردشده درآیید"
بعضی گفته اند عده ای از اصحاب حضرت عیسی که پس از فرود آمدن مائده آسمانی کافرشدند ،مسخ شدند وبصورت خوک درآمدند.
از برخی روایات استفاده میشود که گروههای نافرمان دیگری نیز درتاریخ مسخ شده اند.
مسخ،برداشته شدن پرده از چهره باطنی انسانهای گنه کار درهمین دنیاست که بصورت محدودی دراین مرحله از جهان هستی-برای مجازات برخی اقوام سرکش وبیدارشدن انسانهای دیگر-انجام شده است؛اما این پرده برداری بصورت گسترده تر در زندگی پس از مرگ و بصورت عمومی در قیامت خواهد بود.
درروایتی آمده که شخصی بنام ابوبصیر در موسم حج به امام صادق(ع)عرض کرد :چقدر حج گزار زیاد است!!امام فرمود:"چقدر زجه زننده زیاد است وحج گزار کم"سپس امام بخواست خداپرده را از چشمان ابوبصیرکنارزد و چون اوبه جمعیت حج گزار نگاه کرد،درمیان حیوانات گونه گون،اندکی انسان دید.
عقاید جسارت آمیز یهود درمورد پروردگار:
صحیح ترین تفسیر این آیه این است که وقتی یهودیان ،آیاتی راشنیدند که درآنها صدقات،به قرض بخدا تعبیرشده است-مانند آیه245بقره که میفرماید"وکیست که بخداوندقرض نیکو دهد"-باریشخند گفتند :دست خدابسته است و نمیتواند برای نیازهایش در ترویج دین و زنده کردن دعوتش خرج کند وبهمین خاطر از مردم قرض خواسته است.
ازتورات کنونی چنین برمی آید که برخی امور میتواند خدارادرمانده کند ومانع رسیدن به اهداف او گردد؛مانند داستان برخی از انسانهای نیرومند که جلوی خواست خداراگرفتند.شاهداین مطلب ،داستانهاییست که از انبیای گذشته مانند آدم و غیراو در تورات آمده است.
در روایتی از امام صادق(ع)درتفسیر این آیه میخوانیم :"منظور یهود ازاینکه گفتند دست خدابسته است ،اینست که آنها گفتند خدا کارخلقت راتمام کرده ودیگر هیچ کار جدیدی نمیکند جز آنچه درابتدا تقدیر کرده،خداوند سخن آنهارارد کرد وفرمود :"بلکه دستان او باز است و هرگونه بخواهد،میبخشد وانفاق میکند"؛یعنی به صلاح دید خود ،هرکاری را عقب یاجلو می اندازد یا زیاد وکم میکند"

منابع:#اطیب البیان.جلد4.صفحه411
#المیزان.جلد6.صفحه32-40



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : دو شنبه 13 ارديبهشت 1395
بازدید : 1212
نویسنده : .::چشم انتظار::.


نکاتی درباره ی آیه #۹۰سوره نساء

گروهی که نه با مسلمانان بودند و نه علیه آن ها  :
در شان نزول این آیه از امام صادق (ع) روایت شده است: "این آیه درباره ی قبیله ی بنی مدلج نازل شد.چون این قبیله نزد پیامبر (ص) آمدند و عرضه داشتند: سینه ی ما تنگی می کند که شهادت دهیم تو پیامبر خدایی.ما آمده ایم اعلام کنیم که نه با شما هستیم و نه علیه شما؛با قوم خود همکاری می کنیم."
راوی حدیث می گوید: پرسیدم:  سرانجام پیامبر (ص) با آن ها چه کرد؟
فرمود:" آن ها را به حال خود رها کرد تا به کار مشرکان عرب برسد و پس از آن ایشان را دعوت کند؛آن گاه اگر اسلام را پذیرفتند که هیچ.و گرنه با آن ها بجنگد."۲

 ۲-المیزان، ج۵،ص ۲۹

نکاتی درباره ی آیه #۹۴سوره نساء

به کسی که اظهار اسلام می کند، نگویید مسلمان نیستی:

در روایات می خوانیم که پیامبر (ص ) جمعیتی را به سرکردگی "اسامة بن زید" به طرف روستاهای یهودی نشینی که در ناحیه ی فدک قرار داشت ،فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کنند.در یکی از آن روستاها،مردی به نام مرداس زندگی می کرد.
او هنگامی که شنید جمعیتی از طرف پیامبر (ص) آمده اند،خانواده و اموال خود را جمع کرد و در ناحیه ی کوهستانی آن منطقه جای داد و خود در حالی که می گفت " اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انّ محمداً رسول الله ".به طرف اسامه آمد.
همین که نزدیک اسامه رسید ،اسامه با این که شهادتین او را می شنید ،ضربتی بر او زد و او را کشت.او پس از بازگشت، جریان را به پیامبر (ص) عرض کرد .
حضرت فرمود:" مردی را کشتی که شهادتین را بر زبان جاری می کرد؟"
اسامه گفت: او از ترس کشته شدن ،شهادتین را گفت .
پیامبر فرمود: "تو از دل او پرده بر نداشتی (تا از باطن او آگاه شوی) و آن چه را به زبان گفت،نپذیرفتی و از باطن نفس او آگاه نبودی ."
هنگامی که اسامه این سخن را شنید ،سوگند خورد که دیگر هیچ کس از گویندگان شهادتین را نکشد و به همین بهانه ،در جنگ های امان علی (ع) با فرقه های طغیانگری که نام مسلمان را بر خود گذاشته بودند ،شرکت نکرد و نافرمانی کرد.۴

 ۴-المیزان،ج ۵،ص ۴۶

نکاتی درباره ی آیه ۹۸سوره نساء

#مستضعفان دروغین و حقیقی:

خداوند در آیه ی پیش و این آیه، مستضعفان را به دو گروه دروغین و حقیقی تقسیم کرده است.گروه #یکم که در آیه ۹۷ به آنان اشاره شده، گروهی هستند که با اختیار خودشان در سرزمین کفر و شرک ماندند و به سبب فشار مشرکان نتوانستند به وظایف دینی خود عمل کنند.به همین جهت، فرشتگان عذر آن ها را نپذیرفته، به آن ها می گویند:  چرا هجرت نکردید؟ !
اما گروه #دوم -که این آیه به آن ها اشاره دارد -گروهی هستند که به دلایل گوناگونی -مانند: بیماری،نقص بدنی،فقر مالی،و ...-قدرت مهاجرت را نداشتند یا کسانی هستند که اصلا ندای دین حق به گوش آن ها نرسیده است و از آن هیچ اطلاعی ندارند و در عین حال اگر در شرایط ایمان آوردن قرار می گرفتند،ایمان می آوردندو لجاجت به خرج نمی دادند.
خداوند در آیه ی بعد می فرماید که گروه دوم در معرض بخشایش الهی اند.
در روایتی آمده است که شخصی از امام کاظم (ع) درباره ی مستضعف سوال می کند.ایشان در پاسخ می فرماید: " #مستضعف کسی است که حجت خدا به اونرسیده باشد و آرا، و عقاید مختلف را تشخیص ندهد؛ اما اگر فهم کسی به این مقدار باشد که بتواند حق و باطل را از هم جدا کند ،دیگر نمی توان به او مستضعف گفت ."
با این توضیح روشن می شود که مستضعفان حقیقی هم به دو گروه تقسیم می شوند:گروه یکم، مستضعفانی که دین حق را می دانندو می شناسند ؛اما توانایی خروج از محیط کفر را ندارند و از روی بیچارگی نمی توانند به وظایف دینی شان عمل کنند و گروه دوم، کسانی که ندای دین حق به گوششان نرسیده و اگر می رسید، قبول می کردند .
پس اگر کسی بتواند از محیط کفر و گناه خارج شود یا بتواند معارف دینی را کسب کند و به اختیار خود اهمال و سستی کند،هیچ عذری نزد خدا نخواهد داشت. "۳

 ۳-نمونه،ج ۴،ص۹۰

نکاتی درباره ی آیه #۱۰۲سوره نساء

#نماز خوف:

در این آیه درباره ی کیفیت نماز #خوف توضیح زیادی به چشم نمی خورد و این روش قرآن است که کلیات را بیان و شرح آن را به سنت واگذار می کند.
طریقه ی نماز خوف، چنان که از سنت استفاده می شود، این گونه است که نماز های #چهار رکعتی به #دو رکعت تبدیل می شود.
گروه یکم، یک رکعت را با امام می خوانند و امام پس از اتمام رکعت یکم توقف می کند.گروه نخست رکعت دوم را به تنهایی می خوانند و به جبهه جنگ باز می گردند.سپس گروه دوم، جای آن ها را می گیرد و یک رکعت نماز خود را با امام و رکعت دوم را به طور فرادا می خوانند(درباره ی کیفیت نماز خوف نظرهای دیگری نیز هست؛اما آن چه گفتیم، مشهورترین نظز است).از این آیه،این موارد استفاده می شود:
1 نماز در هیچ شرایطی حتی در حالت خوف ومیدان جنگ تعطیل نمی شود.
2 در اهمیت نماز جماعت همین بس که در جبهه جنگ و در برابر دشمن نیز باید بدان همت کرد.
3 رزمنده در هیچ حالی نباید از وسایل وابزار جنگی خود غافل و دور باشد.

 ۱-نمونه،ج ۴،ص ۱۰۳


نکاتی درباره ی آیه ۱۰۶ سوره نساء

دستور استغفار به #پیامبر (ص) :

علامه طباطبایی در این باره می گوید که به ظاهر مراد از استغفار در اینجا،این است که پیامبر( ص) از خدا بخواهد که امکان پایمال کردن حقوق دیگران و میل به هوای نفس را که در طبع آدمی نهفته است،در وجود او از بین ببرد و او را مشمول آمرزش خود قرار دهد؛
نه آن که پیامبر (ص) مرتکب گناه شده است و از آن استغفار می کند؛
بلکه در مقام #دفع است؛
یعنی از خدا می خواهد که امکان لغزش و میل به هوای نفس را از او بگیرد.
بنابراین، معنای آیه این است که طرفدار خائنان مباش و به آنان میل مکن و از خدا بخواه که تو را بر این کار موفق بدارد و میل به دفاع از خیانت خائنان و تسلط هوای نفس را از دل و جان تو برطرف کند.۱

 ۱-تفسیرموضوعی،ج۲،ص۲۸۴

نکاتی درباره ی #آیه ۱۱۶ سوره نساء

امکان #بخشش همه گناهان  جز شرک:

عبارت این آیه با اندکی تفاوت در آیه ۴۸ همین سوره تکرار شده است.این آیه از آیاتی است که افراد موحد و یکتاپرست را به لطف و رحمت پروردگار دلگرم می کند ؛زیرا در آن امکان بخشش هر گناهی غیر از #شرک بیان شده است.
از امام علی (ع)روایت شده است: "هیچ آیه ای نزد من امید بخش تر از این آیه نیست."
به گفته ی ابن عباس ،"این آیه برای مومنان بهتر است از آن چه خورشید بر آن می تابد "؛زیرا افراد بسیاری هستند که مرتکب گناهان بزرگی می شوند و برای همیشه از رحمت و آمرزش الهی مأیوس می گردند و همان سبب می گردد که در باقیمانده عمر خود ،راه گناه و خطا را با همان شدت بپیمایند.
ولی امید به آمرزش و عفو خداوند ،وسیله موثری در بازداشتن آن ها از گناه و طغیان است .البته روشن است که منظور از آمرزش در این آیه ،آمرزش بی قید و شرط نیست؛بلکه افرادی را شامل می شود که نوعی شایستگی از خود نشان دهند.باید بدانیم که مشیت و خواست الهی ،همراه حکمت اوست و بی شک حکمت الهی اقتضا نمی کند که کسی را بدون شایستگی مورد عفو قرار دهد .
نکته شایان توجه این که این آیه ،ارتباطی با #توبه ندارد ؛
زیرا توبه و بازگشت از گناه ،همه ی گناهان حتی شرک را می شوید؛بلکه منظور از آن ،امکان شمول عفو الهی درمورد کسانی است که توفیق توبه نیافته اند؛یعنی قبل از آن که از کرده های خود پشیمان شوند یا بعد از پشیمانی و قبل از جبران اعمال بد خویش ،از دنیا بروند.۲

۲ -نمونه،ج۳،ص ۴۵۳

نکاتی درباره ی #آیه۱۲۳ سوره نساء

امتیازات واقعی و دروغین:

در ذیل این آیه نقل شده که مسلمانان واهل کتاب هر کدام بر دیگری افتخار می کردند.اهل کتاب می گفتند:پیامبر ما قبل از پیامبر شما بوده و کتاب ما از کتاب شما سابقه دار تر است.در مقابل،مسلمانان می گفتند:پیامبر ما،خاتم پیامبران و کتابش آخرین و کاملترین کتب آسمانی است و بنابر این ما بر شما امتیاز داریم.این آیه و آیه ی بعد اما بیان کرد که ارزش وجودی اشخاص  و پاداش و کیفر آن ها هیچ گونه ربطی به ادعاها و آرزوهای آن ها ندارد؛بلکه تنها به ایمان و عمل  صالح بستگی دارد.این اصلی ثابت و سنتی تغییر ناپذیر است که تمام ملت ها در برابر آن یکسان اند.
آری قرآن همه ی وابستگی های ادعایی و خیالی و اجتماعی و نژادی و مانند آن به یک مذهب را به به تنهایی بی فایده می شمرد و اساس را ایمان به مبانی آن مکتب و عمل به برنامه های آن معرفی می کند.
نقل شده که پیش از نزول این آیه، بعضی از مسلمانان چنان در وحشت فرو رفتند که از ترس به گریه افتادن ؛زیرا  می دانستند که انسان خطا کار است و گاهی ممکن است گناهی از او سر زند؛اگر بنا باشد هیچ گونه عفو و بخششی در کار نباشد و انسان کیفر همه ی اعمال بد خود را ببیند،کا بسیار مشکل است.
از این رو به پیامبر (ص) عرض کردند که این آیه چیزی برای ما باقی نگذارده است.
#پیامبر (ص) فرمود:"قسم به آن کس که جانم به دست اوست،مطلب همان است که در این آیه نازل شده: ولی بشارتی به شما بدهم که موجب نزدیکی شما به خدا و تشویق به انجام کارهای نیک می گردد:مصایبی که به شما می رسد،کفاره ی گناهان شماست؛ حتی #خاری که در پای شما می خلد."۱

 ۱-نمونه،ج ۴،ص۱۴۰

نکاتی درباره ی #آیه۱۲۹ سوره #نساء

ابراز محبت #یکسان به همه ی همسران ممکن #نیست :

درباره ی این بخش از آیه که می فرماید " شما #هرگز نمی توانید در میان زنان،عدالت برقرار کنید"،امام صادق (ع) فرمود: "یعنی (#عدالت) در میل و محبت درونی."
در روایات دیگر نیز تصریح شده است که این آیه #منافاتی با جواز تعدد زوجات ندارد؛بلکه به این واقعیت اشاره می کند که امکان #ندارد مردی #تمام همسرانش را به #یک اندازه دوست داشته باشد.بلافاصله هم دستور می دهد که این #واقعیت نباید باعث #ظلم و بی توجهی به همسر یا همسران دیگر شود .۵
در روایات اسلامی ،مطالبی درباره ی رعایت عدالت در میان همسران نقل شده که عظمت این قانون را مشخص می کند؛
از جمله این که #علی (ع) در آن روزی که متعلق به یکی از دو همسرش بود ،حتی وضوی خود را در خانه ی دیگری نمی گرفت.۶
همچنین از #پیامبر اسلام (ص) روایت شده است: "هرکس دو زن داشته باشد و در میان آن دو از لحاظ #بودن در نزد آن ها و #تقسیم مال به عدالت رفتار نکند،در روز قیامت در حالی محشور خواهد شد که یک طرف بدن خود را به زمین می کشد تا سرانجام داخل آتش شود ."۷

 ۵-المیزان،ج۵،ص ۱۰۸
 ۶-نمونه،ج ۴،ص۱۵۳
 ۷-وسائل الشیعه،ج ۲۱،ص۳۴۲

نکاتی درباره ی #آیه۱۴۰ سوره نساء

#نهی از شرکت در مجلس #گناه:

مفسران گفته اند که منظور از این جمله که می فرماید "خداوند در قرآن (این حکم را) بر شما فرستاده"،آیه ۶۸ سوره #انعام است که خطاب به پیامبر (ص) و در واقع به همه ی مومنان می فرماید :"هرگاه کسانی را دیدی که آیات ما را استهزا می کنند ،از آن ها روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند و اگر شیطان از یاد تو ببرد ،هرگز پس از به یاد آمدن ،با این جمعیت ستمکار منشین ."
از این آیه چند نکته فهمیده می شود :

۱-شرکت در مجلس گناه،به منزله ی ارتکاب گناه است ؛اگرچه شرکت کننده #ساکت باشد؛زیرا این گونه سکوت ها نوعی #رضایت و امضای #عملی است  .

۲-اگر نمی توان از مجلس گناه جلوگیری کرد ،حداقل باید آن را #ترک کرد.

۳-نشست و برخاست با کافران و گنهکاران و حضور در مجالس آن ها،نشانه ی روح #نفاق است ؛چرا که یک مسلمان واقعی هرگز نمی تواند در مجلسی شرکت کند که در آن به آیات و احکام الهی توهین می شود و هیچ اعتراضی نکند ،یا لااقل نارضایتی خود را با ترک آن آشکار نسازد.۴

 ۴-نمونه،ج ۴،ص۱۷۲

نکاتی  درباره ی #آیه۱۴۱ سوره نساء

خداوند #هرگز کافران را بر مومنان تسلطی نداده است:

برخی از مفسران گفته اند که از این جمله استفاده می شود که #کافران نه تنها از نظر منطق، بلکه از نظر نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و ...بر افراد #باایمان چیره نخواهد شد و اگر پیروزی آن ها را بر مسلمانان در میدان های گوناگون با چشم خود می بینیم،به خاطر این است که بسیاری از مسلمانان، مومنان #واقعی نیستند و راه  و رسم ایمان و وظایف و مسئولیت ها و رسالت های خویش را به کلی فراموش کرده اند.
نه خبری از #اتحاد و #اخوت اسلامی در میان آنان است ونه #جهاد را به معنای واقعی کلمه انجام می دهند  و نه #علم و آگاهی لازم را -که اسلام کسب آن را از لحظه ی تولد تا لحظه ی مرگ بر همه لازم شمرده است -دارند.۱

 ۱-نمونه،ج ۴،ص ۱۷۵

نکاتی درباره ی #آیه۱۴۸سوره نساء

یکی از موارد جواز #غیبت:

مفسران در ذیل این آیه گفته اند: استثنایی که خداوند در این آیه فرموده -یعنی به کسی که به او ستم شده، اجازه داده که بدی های ستمگر را اظهار کند-به این معنی نیست که مظلوم اجازه دارد #تمام بدی های ظالم را به هر نحو اعلام کند و به قول معروف ،هرچه از دهانش درامد،به او بگوید؛
بلکه به این معناست که کسی که به او ظلم شده ،اجازه دارد در همان #مورد خاص سکوت نکند و برای گرفتن حقش، بدی و ظلم ظالم را با صدای بلند آشکار کند و صفات بد او را که با ظلم او #ارتباط دارد،به زبان آورد.۱
مفسران و فقها از این آیه استفاده کرده اند که یکی از موارد جواز غیبت، #دادخواهی و اعلام #مظلومیت است.۲

 ۱-المیزان،ج۵،ص ۱۲۵
 ۲-اطیب البیان،ج۴،ص۲۵۳

نکاتی درباره #آیه۱۵۷ سوره #نساء

رد به #صلیب کشیده شدن حضرت عیسی (ع)  :

در این آیه، عقیده ی به #صلیب کشیده شدن حضرت عیسی (ع) و #کشته شدن او به شدت رد شده است.دلایل متعدد تاریخی نیز حاکی از این است که مصلوب و مقتول شدن مسیح (ع) قطعیت ندارد و طبق مدارک مسیحیان، امکان اشتباه بسیار بالا بوده است.
برخی از دلایل اینهاست:

1-اناجیل چهارگانه ی کنونی را که به مصلوب شدن عیسی (ع) گواهی می دهند، سال ها بعد از مسیح (ع) ،شاگردان یا شاگردان شاگردان او نوشته و این سخنی است که مورخان مسیحی به آن معترفاند.

۲-طبق گفته ی اناجیل، شاگردان مسیح (ع)به هنگام حمله ی دشمنان به او فرار کردند. بنابر این، مصلوب شدن عیسی (ع) را از شایعاتی برگرفتند که بین مردم رواج داشت.

۳-عامل دیگر که اشتباه شدن عیسی (ع) با شخص دیگر را امکان پذیر می کند،این است که کسانی که برای دستگیر کردن حضرت عیسی (ع) به باغ "جستیمانی"در خارج شهر رفته بودند،گروهی از لشکریان #رومی بودند که در اردوگاه ها مشغول وظایف لشکری بودند.این گروه، نه یهودیان را می شناختند و نه آداب و رسوم آن ها را می دانستند و نه شاگردان عیسی (ع) را از استادشان تشخیص می دادند.
دلایل دیگری نیز امکان اشتباه را تایید می کند.
#روایات اسلامی نیز می گویند که خداوند صورت شخص دیگری را مانند مسیح (ع) کرد و این باعث شد که او را بگیرند و به جای عیسی (ع) به قتل برسانند.به هرحال از قرآن کریم  و ایات استفاده می شود که حضرت عیسی (ع) از دنیا #نرفته و خداوند او را از زمین بالا برده است؛
اما کیفیت این عروج و چگونگی زندگی ایشان بر ما پوشیده است.۲

 ۲-نمونه،ج ۴،ص ۲۰۱ و المیزان، ج ۵،ص ۱۲۴

نکاتی درباره ی #آیه۱۶۴ سوره #نساء

نمونه ای از سخن گفتن خدا با #موسی (ع) :

قرآن در موارد متعددی به سخن گفتن #خداوند با حضرت #موسی (ع) اشاره کرده و گوشه هایی از آن را بیان کرده است.
در روایات اسلامی نیز موارد زیادی نقل شده است.
در روایتی از #امیرالمؤمنین علی (ع) آمده است که خدا به موسی (ع) فرمود:
" #چهار سفارش به تو دارم: در رعایت آن ها بکوش.

#نخست این که تا وقتی گناهان خود را بخشوده ندیده ای ،به عیوب دیگران مپرداز.

#دوم،تا گنج های مرا پایان یافته ندیده ای، برای روزی ات غمناک مباش.

#سوم،تا حکومت من را از بین رفتنی ندیده ای،به دیگران جز من امید مبند.

#چهارم،تا شیطان را مرده ندیده ای ،از مکر و فریب و نقشه های او ایمن مباش." ۴

 ۴-نمونه،ج ۱۸،ص ۱۸۲

نکاتی درباره ی #آیه۱۷۱ سوره نساء

#غلو:

غلو درباره ی پیشوایان، یکی از مهم ترین سرچشمه های #انحراف در ادیان آسمانی بوده است.از آن رو که انسان به خود علاقه دارد،میل دارد که رهبران و پیشوایان خویش را هم بیش از آن چه هستند،بزرگ نشان دهد تا بر عظمت خود افزوده باشد.گاهی نیز این تصور که غلو درباره ی پیشوایان، نشانه ی ایمان به آنان  و عشق و علاقه به آن هاست،سبب گام نهادن در این ورطه ی هولناک می شود.
غلو همواره این عیب بزرگ را همراه دارد که ریشه ی اصلی مذهب،یعنی  خداپرستی و توحید را خراب می کند.به همین جهت اسلام درباره ی #غلات(غلو کننده ها)  سخت گیری شدیدی کرده و در کتب عقاید و فقه،غلات از بدترین کفار معرفی شده اند.۱
از امام #علی (ع) نقل شده است:"در رابطه با من ،دو کس به هلاکت می رسد؛آن که در دوستی من اغراق کند و آن که در دشمنی من از حد تجاوز کند."۲
در روایات دیگری آمده است که حضرت علی (ع) به مردی که در ستایش او افراط می کرد و امام می دانست که دلش با زبانش یکی نیست،چنین فرمود:"من از آن چه می گویی،پایین تر و از آن چه در دل داری ،برترم."۳

 ۱-نمونه،ج۴،ص۲۲۱
 ۲-نهج البلاغه،حکمت ۱۱۷
 ۳-نهج البلاغه،حکمت ۸۳

برگرفته از قرآن حکیم،تفسیر آیت الله مکارم شیرازی

استفاده از این مطلب کانال تنها با ذکر نام وب ما مجاز میباشد..



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : سه شنبه 17 فروردين 1395
بازدید : 1015
نویسنده : .::چشم انتظار::.

【نکاتی درباره آیه ۱۰ سوره نساء】

تجسم اعمال و مجازات خوردن مال #یتیم:
از این آیه استفاده می شود که اعمال ما علاوه بر چهره ی ظاهری خود ،یک چهره ی واقعی نیز دارد که در این جهان از نظر ما پنهان است؛اما در جهان دیگر ظاهر می شود و تجسّم اعمال واقعیت می یابد.قرآن در این آیه می گوید که آن ها که مال یتیم را می خورند،گرچه چهره ی ظاهری عملشان بهره گیری از غذاهای لذیذ و رنگین است،چهره ی واقعی این غذاها آتش سوزان است و همین چهره است که در قیامت آشکار می شود.از امام باقر ( ع) روایت شده است:"کسی که مال یتیم را بخورد،روز قیامت خواهد آمد در حالی که آتش در شکمش چنان افروخته است که شعله های آن از دهان او خارج می شود و تمام اهل محشر می فهمند که او خورنده ی مال یتیم است."چهره ی واقعی عمل همیشه تناسب خاصی با کیفیت ظاهری آن دارد.همان گونه که خوردن مال یتیم و غصب حقوق او ،قلب یتیم را می سوزاند و روح او را آزار می دهد،چهره ی واقعی این عمل،آتش سوزان است .احادیث و روایات در نکوهش تجاوز به اعمال یتیمان بسیار زیاد  و تکان دهنده است و حتی کم ترین تعدی به اموال یتیمان،مشمول این حکم معرفی شده است.در روایتی می خوانیم از معصوم ( ع) سوال شد که این مجازات آتش در مقابل چه مقدار از غصب مال یتیم است،حضرت فرمود:" در برابر دو درهم."۲

نکاتی درباره آیه ۱۲ سوره نساء

چرا ارث مرد دو برابر ارث زن است⁉️

این آیه و آیه پیش در پی بیان بخشی از احکام ارث است.در پاسخ این سوال که چرا ارث مرد دو  برابر ارث زن است،باید گفت که اگر چه به ظاهر چنین است،با دقت بیش تر روشن می شود که از یک نظر،ارث زنان دو برابر مردان است.این به خاطر حمایتی است که اسلام از حقوق زن کرده است.توضیح این که اسلام وظایفی بر عهده ی مرد گذاشته که با انجام آن،نیمی از درامد مردان، خرج زنان می شود؛در حالی که بر عهده ی زنان چیزی گذاشته نشده است.مرد باید هزینه ی زندگی همسر خود - از مسکن و پوشاک و خوراک و سایر لوازم - را طبق نیازمندی او بپردازد و هزینه زندگی فرزندانش نیز بر عهده ی اوست. بنابر این یک زن می تواند تمام ارث خود را پس انداز کند؛درحالی که مرد ناچار است آن را برای خود و همسر و فرزندان خرج کند و نتیجه چنین عملکردی این است که نیمی از درآمد مرد برای زن خرج می شود  و نیمی برای خودش؛در حالی که سهم زن همچنان به حال خود باقی است. با مراجعه به آثار اسلامی به این نکته پی می بریم که این سوال از همان آغاز اسلام در ذهن مردم بوده است و آنان گاه و بی گاه از پیشوایان اسلام در این زمینه پرسش هایی می کردند و پاسخ هایی که از طرف اهل بیت (ع) به این سوال داده شده، غالبا به این مضمون است که خداوند،مخارج زندگی و پرداخت مهر را بر عهده ی مردان گذارده و به همین جهت،سهم آن ها را بیش تر قرار داده است.از امام رضا (ع) نقل شده که در پاسخ این سوال فرمود:"این که سهم زنان از میراث،نصف سهم مردان است.به دلیل آن است که زن هنگامی که ازدواج می کند،چیزی می گیرد(مهر)و مرد چیزی می دهد.به علاوه، هزینه زندگی زنان بر دوش مردان است؛در حالی که زن در برابر  هزینه زندگی مرد و خودش مسئولیتی ندارد.۱"در روایت دیگری آمده است که ابن ابی العوجا،که منکر اصول دین بود،می گفت:زن بیچاره ی ضعیف چه گناهی دارد که از ارث یک سهم می برد و مرد دو سهم؟!این خبر به گوش امام صادق (ع) رسید.ایشان در پاسخ فرمود:"بر زن نه جهاد واجب است و نه نفقه  و نه خرجی خانواده و نه دیه ی جنایت غیر عمدی دیگران ؛اما همه ی این ها بر مردان واجب است .به همین جهت ،برای زن یک سهم وبرای مرد دو سهم قرار داده شده است۲."

۱-نمونه ،ج ۳،ص ۳۲۹
۲-المیزان، ج ۴،ص ۲۲۸

نکاتی درباره  آیه ۱۷ سوره نساء

شرایط قبول #توبه:
این آیه، برای قبول توبه دو شرط قرار داده است؛ یکم،#جهالت و نفهمی در حال ارتکاب گناه و دوم،#زود توبه کر دن. مفسران در توضیح این دو شرط گفته اند:منظور از جهالت در این آیه،انجام دادن کاری از روی هوای نفس و آشکار شدن شهوت و غضب است؛بدون این که آدمی با حق لجاجت و دشمنی داشته باشد. دلیل این که این کارها از روی جهالت است،این است که پس از خاموش شدن شعله شهوت و غضب، شخص از کرده ی خویش احساس پشیمانی می کند.در حقیقت، اکثر گناهان،از روی جهالت و نفهمی انجام می شوند؛زیرا هنگام گناه،پرده های شهوت و غضب،عقل و علم انسان را می پوشانند.درباره شرط دوم نیز گفته اند که مراد از کلمه "قریب"در این آیه،پیش از فرا رسیدن مرگ و آشکار شدن نشانه های آن است.این آیه همان حقیقتی را بیان می کند که امام سجاد ( ع) در دعای ابوحمزه با توضیح بیش تری بیان فرموده است؛آن جا که به خداوند عرض می کند:"خدایا،هنگامی که من تو را معصیت کردم،از روی انکار خداوندی ات،اقدام به گناه نکردم و به خاطر خفیف شمردن امر تو نبود و مجازات تو را کم اهمیت نگرفتم و به آن بی اعتنا نبودم و وعده ی کیفرت را سبک نشمردم؛بلکه خطایی بود که در برابر من قرار گرفت و نفس اماره ،حق را بر من مشتبه کرد و هوای نفس بر من چیره شد.۲"

۲- نمونه، ج ۳،ص ۳۴۹

نکاتی درباره ی آیه ۲۰ سوره نساء

#مهر را با #تهمت زدن به زن پس نگیرید:

در شأن نزول این آیه آمده است که پیش از اسلام، رسم بر آن بود که اگر می خواستند همسر سابق را طلاق بدهند و ازدواج جدیدی کنند،برای فرار از پرداخت مهر، همسر خود را به اعمال منافی عفت متهم می کردند و بر او سخت می گرفتند تا حاضر شود مهر خویش را که معمولا پیش تر دریافت می شد،پس بدهد و طلاق بگیرد و همان مهر را برای همسر دوم قرار می دادند.این آیه نازل شد و به شدت از این کار زشت جلوگیری و آن را نکوهش کرد.۱

 ۱-نمونه،ج ۳،ص ۳۵۸

نکاتی درباره ی آیه ۳۱ سوره نساء

گناهان #کبیره و #صغیره:

از این آیه و آیات دیگر استفاده می شود که گناهان به دو دسته تقسیم می شوند:گناهان بزرگ (کبیره) و گناهان کوچک (صغیره).در این که ضابطه و میزان کوچک یا بزرگ بودن یک گناه چیست،گفته اند که گناه بزرگ، هر گناهی است که از نظر اسلام بزرگ و پر اهمیت است و نشانه ی اهمیت آن این است که در قرآن تنها به نهی از آن قناعت نشده، بلکه به دنبال آن به عذاب دوزخ تهدید گردیده است؛مانند:شرک،زنا،رباخواری،خوردن مال یتیم و ... از این رو در روایات اهل بیت (ع) می خوانیم:"گناهان بزرگ،گناهانی هستند که خداوند مجازات آتش برای آن ها مقرر کرده است۳."نظریه دیگری ،شدت نهی از یک گناه را معیار بزرگ یا کوچک بودن آن می داند؛یعنی برای تشخیص بزرگ یا کوچک بودن یک گناه باید دید که قرآن و سنت از آن زیاد نهی کرده است یا کم .۴نکته مهمی که در این جا باید بدان توجه داشت ،این است که گناهان کوچک درصورتی کوچک هستند که تکرار نشوند  و علاوه بر آن ،از روی بی اعتنایی یا غرور و طغیان انجام نگیرند؛چرا که گناهان صغیره در مواردی به کبیره تبدیل می شوند.از امام صادق ( ع) نقل شده است:"هیچ گناه صغیره ای ،با تکرار،صغیره نمی ماند "از اما علی ( ع) نیز روایت شده است: 'بزرگترین گناهان،گناهی است که انجام دهنده اش آن را کوچک بشمارد.۵"

۳-نمونه،ج ۳،ص ۲۹۸
۴-المیزان،ج ۴،ص  ۲۲۲
۵-نمونه، ج ۳،ص ۴۰۱
#تفسیر

نکاتی درباره آیه ۳۴سوره نساء

#نشوز :

معنای نشوز،سرکشی،تکبر و اطاعت نکردن است.۲ این کلمه درمورد زن و شوهر به معنای خارج شدن هریک از آن دو از وظایف زناشویی به کار می رود.۳ باید توجه داشت که تنبیه بدنی که در این آیه بدان اشاره شده، آخرین مرحله برخورد با زنان سرکش و لجوج است؛یعنی اگر زنی از وظایف زناشویی خود سرکشی کند،ابتدا باید با زبان خوش او را پند داد.اگر موعظه تاثیری ننمود و زن قبول نکرد،باید مورد بی مهری و بی توجهی قرار گیرد و در بستر از او کناره گیری کرد تا به خود آید.باز اگر لجبازی و سرکشی کرد و بنیان خانواده را به پاشیدگی تهدید کرد ،چاره ای جز شدت عمل نمی ماند. البته همانطور که در کتب فقهی آمده است ،زدن باید ملایم و خفیف باشد؛ به طوری که نه موجب #شکستگی و مجروح شدن گردد و نه باعث #کبودی بدن .۴ امام باقر ( ع) در تفسیر زدن در این آیه فرموده است:" مانند زدن با چوب #مسواک" از همین رو خداوند در آخر آیه فرموده "بدانید خداوند بلند مرتبه و بزرگ است " تا به مردان هشدار دهد که قدرت بدنی ،آن ها را مغرور نکند و باعث ظلم و ستم به همسرانشان نگردد.۵ البته باید توجه داشت که مردانی که وظایف همسری خود را ترک می کنند  نیز مشمول مجازات،حتی مجازات بدنی،هستند. البته چون این کار غالبا از عهده زنان خارج است،حاکم شرع موظف است مردان متخلف را از طرق گوناگون و حتی از طریق تعزیر(مجازات بدنی)  به وظایف خود آشنا کند.۶

۲-المیزان،ج ۴،ص ۲۵۳
۳-مصطلحات الفقه،ص ۵۳۷
۴-نمونه،ج ۳،ص ۴۱۴
۵-المیزان،ج ۴،ص ۲۵۷
۶-نمونه،ج ۳،ص ۴۱۶


نکاتی درباره ی آیه ۳۸ سوره نساء

افت عمل:

تظاهر و #ریا ،یک بلای بزرگ اجتماعی است.از نظر اسلام، ارزش هر عمل بستگی به #انگیزه آن دارد و به تعبیر دیگر،اساس هر عمل را #نیت تشکیل می دهد؛آن هم نیت خالص.اسلام،پیش از هر چیز،پرونده ی نیت را بررسی می کند.در حدیث معروفی از پیامبر اسلام (ص) آمده است:"هر عملی بستگی به نیت آن دارد و بهره ی هرکس،مطابق نیتی است که در عمل دارد.آن کس که برای خدا جهاد کند،اجرش بر خداوند بزرگ است و کسی که برای کالای دنیا پیکار کند،یا حتی نیت به دست آوردن "عقال"(طناب کوچکی که پای شتر را با آن می بندند)کرده باشد، بهره اش فقط همان است."این اهمیت بدین خاطر است که نیت به عمل شکل می دهد.آن کس که برای خدا کاری را انجام می دهد، شالوده ی آن را محکم می کند و تمام تلاش او این است که مردم از آن بهره ی بیش تر گیرند؛ولی کسی که برای تظاهر و ریاکاری عملی را انجام می دهد ،تنها به ظاهر و زرق و برق آن می پردازد؛ بی آن که به عمق و باطن و شالوده و بهره گیری نیازمندان اهمیت دهد.جامعه ای که به ریاکاری عادت کند، نه فقط از خدا و اخلاق حسنه و ملکات فاضله دور می شود،بلکه تمام برنامه های اجتماعی او از محتوا تهی می گردد و در مشتی ظواهر بدون معنا خلاصه می شود  و چه دردناک است  سرنوشت چنین انسان و چنین جامعه ای! در حدیثی از پیامبر (ص) آمده است:"زمانی بر مردم فرا می رسد که باطن های آن ها زشت و آلوده می شود و ظاهرشان زیبا، این به خاطر طمع در دنیاست و به پاداش الهی توجهی ندارند.دین آن ها ریا می شود و ترس از خدا در دل آن ها وجود ندارد.خداوند همه ی آن ها را به عذاب سختی گرفتار می کند.پس هر اندازه   خدا را مانند شخص غریق بخوانند،دعایشان مستجاب نمی شود."۱

۱-نمونه،ج ۲۷،ص ۲۶۳

 نکاتی درباره ی آیه ۴۶ سوره نساء

بازی با کلمات و استهزای مسلمانان:

جمله ی "راعنا" به معنای " مراعات حال ما را کن و به ما مهلت بده"است و مسلمانان در آغاز دعوت پیامبر اسلام برای این که سخنان رسول خدا (ص) را بهتر بشنوند و به خاطر بسپارند،در برابر پیامبر(ص) این جمله را می گفتند؛ولی یهودیان این جمله را دستاویزی قرار داده بودند و آن را مقابل آن حضرت تکرار می کردند و منظورشان معنی عبری این جمله.-یعنی "بشنو که هرگز نشنوی"-یا معنی دیگر عربی آن -یعنی "ما را تحمیق کن"-بود؛اشاره به این که کار پیامبر اسلام (ص) -العیاذ بالله -تمحیق و اغفال مردم بوده است.۲ در آیه ۱۴ سوره بقره نیز به این موضوع اشاره شده است.
 ۲-نمونه،ج۳،ص ۲۴۷
 

نکاتی درباره آیه ۵۸ سوره نساء

اهمیت #امانت:

امانت معنای وسیعی دارد و هرگونه سرمایه ی مادی و معنوی را شامل می شود و هر مسلمانی طبق صریح این آیه وظیفه دارد که در هیچ امانتی به هیچ کس خیانت نکند؛خواه صاحب امانت مسلمان باشد یا غیر مسلمان. در روایتی نقل شده که امام صادق (ع) به یکی از دوستان خود فرمود:" اگر آن کسی که علی (ع) را با شمشیر زد و او را کشت، امانتی نزد من می گذاشت  یا از من نصیحتی می خواست یا با من مشورتی می کرد  و من می پذیرفتم.، قطعا حق امانت را ادا می کردم."در منابع اسلامی به قدری درباره ی این موضوع تاکید شده که در مورد سایر احکام کمتر دیده می شود. برای نمونه،از امام صادق (ع) نقل شده است: " ( تنها) به رکوع و سجود طولانی افراد نگاه نکنید؛زیرا ممکن است عادتی برای آن ها باشد که از ترک آن ناراحت شوند؛ بلکه به #راستگویی در سخن و ادای #امانت آن ها نگاه کنید."۲

 ۲-نمونه،ج ۳،ص ۴۷۶


نکاتی درباره آیه ۶۴ سوره نساء

توسل و تایید قرآن :

از این آیه، پاسخ کسانی که توسل به پیامبر و امامان را نوعی شرک می پندارند، روشن می شود؛زیرا این آیه به صراحت می گوید:رفتن به سراغ #پیامبر (ص) و شفیع قرار دادن او در درگاه خدا و وساطت و استغفار او برای گنهکاران موثر است و موجب پذیرش توبه و رحمت الهی خواهد شد.۴
البته چنین شفاعتی نیازمند به وجود زمینه و شایستگی و آمادگی در خود خطاکاران است.۵

 ۴-نمونه،ج ۳، ص ۴۹۹
   ۵-نمونه،ج ۳، ص ۵۰۰
 

نکاتی درباره ی آیه ۷۱ سوره نساء

تاکید بر حفظ #آمادگی همه جانبه:

این آیه، دستور جامع و همه جانبه ای به تمام مسلمانان در همه ی قرون و اعصار می دهد که برای حفظ امنیت خود  و دفاع از مرزهای خویش #پیوسته مراقب باشند و در آماده باش #مادی و #معنوی به سر برند.جالب توجه این که معنی "حِذر" به قدری وسیع است که هرگونه وسیله ی مادی و معنوی را دربر می گیرد؛از جمله این که مسلمانان باید در هر زمان، از موقعیت دشمن،نوع سلاح،روش های جنگی،میزان آمادگی،شمار اسلحه، و کارایی آن ها باخبر باشند؛
زیرا تمام این موضوعات،در پیشگیری از خطر دشمن و حاصل شدن مفهوم حِذر موثر است.از طرف دیگر،برای دفاع از خویشتن نیز از نظر روانی و معنوی و از نظر بسیج منابع فرهنگی ،اقتصادی و انسانی و همچنین استفاده از کامل ترین نوع سلاح زمان و طرز به کار گرفتن آن ،همه گونه آمادگی داشته باشند. بی شک اگر مسلمانان همین یک آیه را در زندگی خود پیاده کرده بودند،در طول تاریخ پرماجرای خویش هرگز گرفتار شکست و ناکامی نمی شدند.۳

 ۳-نمونه،ج ۴، ص ۳
#تفسیر

نکاتی درباره ی آیه #۷۵ سوره نساء

وظیفه مسلمانان درباره ی #مستضعفان:

#مستضعف با #ضعیف تفاوت دارد.ضعیف،کسی است که ناتوان است؛ولی مستضعف کسی است که بر اثر ظلم و ستم های دیگران ضعیف مانده است؛خواه استضعاف فکری و فرهنگی،خواه اخلاقی،اقتصادی،سیاسی و اجتماعی.۱
خداوند در این آیه می فرماید که در راه خدا  و در راه مستضعفان پیکار کنید.برای مومنان خالص و پاکدل کافی است که به  آن ها گفته شود "در راه خدا قیام کنید" تا دعوت خدایشان را اجابت کنند؛اما خدا مومنان دیگر را که در آن درجه ی ایمانی نیستند، با این جملات تشویق می کند که جنگ شما با کفار،علاوه بر این که در راه خداست،در راه آزادسازی برادران دینی و زنان و فرزندان خودتان از اذیت و آزار دشمنان خدا نیز هست و به این ترتیب غیرت آن ها را بر می انگیزد.اگر چه اسلام تعصب های نژادی و فامیلی را نفی کرده،تعصب و غیرت  درمورد خویشاوندان را پس از اسلام آوردن آن ها تایید فرموده است.این آیه درباره ی افرادی است که #مظلومانه گرفتار ظالمان شده اند و از خدا تقاضای نجات دارند؛مانند مسلمانانی  که نتوانستند هجرت کنند و در مکه زیر آزار و شکنجه مشرکان قرار داشتند.شایان توجه این که در ذیل این آیه، از معصومین (ع) روایت شده که " ما مستضعف هستیم ".از این حدیث،شکایت ایشان از ظلم و ستم ظالمان است اسلام بر ائمه (ع) روشن می شود ؛همچنین وجوب یاری و جهاد در راه امامان مظلوم.۲

 ۱-نمونه،ج ۴،ص۹
۲-المیزان، ج ۴،ص ۴۳۱
#تفسیر

نکاتی درباره ی آیه #۸۶ سوره نساء

#تحیت :

"تحیت" در لغت از ماده "حیات" و به معنای دعا برای زندگانی و سلامت دیگری است؛خواه این دعا به صورت "سلام علیک" ( خدا تو را سلامت بدارد) باشد و خواه به صورت "حیاک الله"  (خداوند تو را زنده بدارد) یا مانند آن.از پاره ای از روایات و تفاسیر استفاده می شود که اظهار محبت های عملی نیز در مفهوم تحیت داخل است. از امام باقر (ع)نقل شده است :"منظور از تحیت در آیه ،سلام و هرگونه نیکی کردن است. "
نیز در روایتی می خوانیم که کنیزی یک شاخه گل به امام حسن مجتبی (ع) هدیه کرد.امام در مقابل آن،وی را آزاد کرد.هنگامی که از دلیل این کار سوال کردند،فرمود:"خداوند این ادب را به ما آموخته است،آن جا که فرمود: "هرگاه به شما تحیت گویند،پاسخ آن ها را #بهتر از آن بدهید ." سپس فرمود: "تحیت بهتر،همان آزاد کردن  اوست."به این ترتیب،آیه این حکم کلی را بیان می کند که به هر نوع اظهار محبتی - اعم از #لفظی و #عملی - پاسخی بهتر یا دست کم مانند همان پاسخ باید داده شود .۳
در روایتی آمده است که مردی به پیامبر اکرم (ص) سلام کرد و گفت : السلام علیک.حضرت در پاسخ فرمود: و علیک السلام و رحمة الله .مرد دیگری رسید و گفت: السلام علیک و رحمة الله،حضرت در پاسخش فرمود :علیک السلام و رحمة الله و برکاته.
همچنین باید بدانیم که رسول خدا (ص) فرموده است: "سلام کردن مستحب و جواب آن واجب است.۴"

 ۳-نمونه،ج ۴،ص ۴۲
 ۴-المیزان، ج ۵،ص۳۶

استفاده از این مطلب کانال تنها با ذکر نام وب ما مجاز میباشد..
 



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : چهار شنبه 4 فروردين 1395
بازدید : 1175
نویسنده : .::چشم انتظار::.

نکاتی درباره آیه ۱۳۵ سوره آل عمران
 
خنثی کننده ی توطئه شیطان:
از امام صادق ( ع) نقل شده است : هنگامی که این آیه نازل شد و گناهکاران توبه کار را به آمرزش الهی نوید داد.ابلیس ناراحت شد و تمام یاران خود را با صدای بلند به تشکیل انجمنی دعوت کرد آن ها از وی دلیل این دعوت را پرسیدند.او از نزول این آیه اظهار نگرانی کرد،یکی از یاران او گفت: من با دعوت انسان ها به این گناه و آن گناه، تاثیر این آیه را خنثی می کنم.ابلیس پیشنهاد او را نپذیرفت.دیگری نیز پیشنهادی شبیه آن کرد که آن هم پذیرفته نشد.در این میان،شیطانی کهنه کار به نام وسواس خنّاس گفت:من مشکل را حل می کنم .ابلیس گفت:از چه راه؟گفت:فرزندان آدم را با وعده ها و آرزوها به گناه آلوده می کنم و هنگامی که مرتکب گناهی شدند،یاد خدا و بازگشت به سوی او را از خاطر آن ها می برم.ابلیس گفت راه همین است و این ماموریت را تا پایان دنیا بر عهده ی او گذاشت.

۴- نمونه،ج ۳،ص ۱۲۱


نکاتی درباره آیه ۱۳۵ سوره آل عمران
اصرار بر گناه؛مغایر با استغفار:
این جمله از آیه که می فرماید"و بر گناه اصرار نمی کنند" این نکته را روشن می کند که اصرار و پافشاری بر گناه، با استغفار و طلب آمرزش از خدا به کلی منافات دارد.از امام صادق ( ع) نقل شده است :" کسی که بر گناه پافشاری کند و در عین حال استغفار کند،همانند ریشخندکنندگان است۵" .همچنین از ایشان روایت شده است :"هیچ گناه کوچکی با پافشاری و اصرار بر آن،دیگر کوچک نیست و هیچ گناه بزرگی با استغفار و طلب آمرزش،دیگر بزرگ نیست ۶".

۵- اطیب البیان، ج ۳،ص ۳۶۲
۶-المیزان، ج ۴،ص ۲۶


نکاتی درباره آیه ۱۴۱ سوره آل عمران
گردش روزگار؛خالص کننده ی مومنان:
تمحیص  - که فعل "یمحص" از آن گرفته شده - به معنای خالص کردن چیزی از ناخالصی هایی است که از بیرون به آن وارد شده است.خداوند در این آیات روشن می کند که یکی از نتایج گردش روزگار - و این که گاهی به سود انسان و گاهی به زیان اوست - این است که مومنان از آلودگی ها و ناخالصی ها پاک می شوند۱.در روایات بسیاری نیز آمده که سختی ها و مشکلات روزگار باعث پاک شدن مومن از گناهان و آلودگی های گذشته می شود.در روایتی از امام علی (ع) می خوانیم: "بنده ای از شیعیان، به کاری که ما او را از آن نهی کرده ایم،نزدیک نمی شود مگر این که قبل از مرگش به بلایی گرفتار شود تا گناهانش پاک گردد."امام سپس برخی از گرفتاری ها مانند گرفتاری های مالی، جانی، و ... را ذکر می کند و می فرماید:"این گرفتاری ها بدان جهت است که هنگام ملاقات با خدا دیگر هیچ گناهی نداشته باشد و ممکن است گناهی از مومنی باقی مانده باشد که در آن صورت، جان دادن او سخت خواهد شد."۲

۱- المیزان،ج ۴، ص ۳۰
۲- سفینة البحار،ج ۱، ص ۳۹۴

نکاتی درباره آیات ۱۹۰ تا ۱۹۴:

آیاتی مناجات گونه شامل مجموعه ای از معارف دینی:
در روایات اسلامی، اهمیت خاصی به این آیات داده شده است.عطاء بن ابی ریاح می گوید: روزی نزد عایشه رفتم و از او پرسیدم: شگفت انگیزترین چیزی که در عمرت از پیامبر اسلام(ص) دیدی، چه بود؟او گفت:کار پیامبر (ص) همه اش شگفت انگیز بود؛ولی از همه عجیب تر این که شبی از شب ها که پیامبر (ص) در منزل من بود،به استراحت پرداخت.هنوز آرام نگرفته بود که از جا برخاست و وضو گرفت و به نماز ایستاد و آن قدر در حال نماز و در جذبه خاص الهی اشک ریخت که جلوی لباسش از اشک چشمش تر شد.سپس سر بر سجده نهاد و چندان گریست که زمین از اشک چشمش تر شد و همچنان تا طلوع صبح منقلب و گریان بود.هنگامی که بلال او را به نماز صبح خواند،پیامبر ( ص ) را گریان دید.عرض کرد:چرا چنین گریان اید؟شما که مشمول لطف خدا  هستید. فرمود:"آیا نباید بنده شکرگذار خدا باشم؟! خداوند در شب گذشته، آیات تکان دهنده ای بر من نازل کرده است" سپس شروع به خواندن آیات ۱۹۰ تا ۱۹۴ سوره آل عمران کرد و در پایان فرمود:"وای به حال کسی که آن ها را بخواند و در آن ها نیندیشد.۳"

۳-نمونه،ج ۳، ص ۲۴۹

نکاتی درباره آیه ۱۹۶ سوره  آل عمران

مال و ثروت فریبنده کافران:

مفسران در شأن نزول این آیه و دو آیه بعد گفته اند که بسیاری از مشرکان مکه،تجارت پیشه بودند و از این راه،ثروت بسیاری بدست آورده بودند و در ناز و نعمت به سر می بردند.یهودیان مدینه نیز در تجارت مهارت داشتند و از سفرهای تجاری خود غالباً با دست پر باز می گشتند.مسلمانان اما در آن زمان، به دلیل شرایط خاص زندگی و از جمله مهاجرت از مکه به مدینه  و محاصره ی اقتصادی ،از نظر وضع مادی
 بسیار در زحمت بودند و در سختی زندگی می کردند.مقایسه این دو حالت،این سوال را برای بعضی مطرح کرده بود که چرا افراد بی ایمان چنین در ناز و نعمت اند و افراد با ایمان در رنج و عذاب و فقر و پریشانی زندگی می کنند.این آیات نازل شد و به این سوال پاسخ داد. ۳

 ۳- نمونه،ج ۳،ص ۲۵۷

نکاتی درباره آیه ۴ سوره نساء

#مهر،حق مسلم زن:
با توجه به این که در عصر جاهلیت برای زنان ارزشی قائل نبودند،غالباً مهر را که حق مسلم زن بود،در اختیار اولیای او قرار می دادند و آن را ملک مسلّم اولیای زن می دانستند.گاهی نیز مهر یک زن را در ازدواج زن دیگری قرار می دادند؛ به این گونه که مثلاً برادری،خواهر خود را به ازدواج شخص دیگری در می آورد تا او هم در مقابل،خواهر خود را به ازدواج وی درآورد مهر این دو زن همین بود.اسلام بر تمام این رسوم ظالمانه خط بطلان کشید و مهر را به عنوان یک حق مسلّم به زن اختصاص داد.قرآن نیز با تاکید فراوان ،مردان را به رعایت کامل این حق توصیه فرموده است.در اسلام برای مهر مقدار معینی تعیین نشده و بسته به توافق دو همسر است؛اگر چه در روایات فراوانی تاکید شده که مهر را سنگین قرار ندهند.باید دانست که مرد و زن هر دو از زندگی زناشویی به طور یکسان سود می برند؛ولی نمی توان انکار کرد که در صورت جدایی زن و مرد ،زن متحمل خسارت بیش تری خواهد شد و امکانات و سرمایه ای که زن با ازدواج از دست می دهد،بیش از امکاناتی است که مرد از دست می دهد و در حقیقت مهر چیزی برای جبران خسارت برای زن  و وسیله ای برای تامین زندگی آینده اوست.علاوه بر این،موضوع مهر معمولا  به شکل ترمزی در برابر تمایل مرد برای جدایی و طلاق محسوب می شود.از آن چه گفته شد،  نتیجه می گیریم که مهر جنبه جبران خسارت و پشتوانه ای برای احترام به حقوق زن دارد؛ نه قیمت و بهای او.شاید تعبیر نحله به معنای بخشش و عطا در آیه ،اشاره به همین نکته باشد.۳

  ۳-نمونه،ج ۳،ص ۲۹۸




:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : سه شنبه 25 اسفند 1394
بازدید : 1491
نویسنده : .::چشم انتظار::.

نکاتی درباره آیه ۱۳۰ سوره آل عمران
نهی_تدریجی_ربا:
قرآن برای ریشه کن کردن رباخواری،حکم تحریم آن را در چهار مرحله بیان فرمود:۱- در آیه ۳۹ سوره روم، ۲-در آیه ۱۶۱ سوره نساء ،۳- در آیات ۲۷۵ تا ۲۷۹ سورع بقره،۴-در این آیه،حکم تحریم ربا به صراحت ذکر شده؛اما تنها به نوعی از انواع ربا و نوع شدید و فاحش آن اشاره شده است.منظور از ربای فاحش این است که سرمایه به شکل تصاعدی در مسیر ربا سیر کند؛ یعنی سود در مرحله نخستین با اصل سرمایه ضمیمه شود و مجموعاً مورد ربا قرار گیرد و به همین ترتیب،در هر مرحله،سودِ به اضافه سرمایه،سرمایه جدیدی را تشکیل دهد و در مدت کمی،از راه تراکم سود،مجموع بدهی بدهکار به چندین برابر اصل بدهی افزایش یابد و او را به کلی از زندگی ساقط کند.از روایات و تواریخ استفاده می شود که در زمان جاهلیت معمول بود که اگر بدهکار در رأس مدت نمی توانست بدهی خود را بپردازد،از طلبکار تقاضا می کرد که مجموع سود و بدهی را به شکل سرمایه جدیدی به او قرض بدهد و سود آن را بگیرد.در عصر ما نیز این رباخواری بسیار ظالمانه فراوان است ۴.از پیامبر اکرم ( ص) روایت شده است :  کسی که ربا بخورد،خداوند شکمش را به همان اندازه که ربا خورده است،از آتش جهنم پر می کند و اگر از ربا مالی بدست آورد،خدا هیچ عملی را از او نمی پذیرد و همواره در لعنت خدا و فرشتگان خداست تا وقتی که با او قیراطی از ربا باشد ۵.

۴-نمونه، ج ۳، ص ۱۰۶
۵- سفینة البحار، ج ۳،ص ۲




:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
:: برچسب‌ها: ربا , ,
تاریخ : دو شنبه 24 اسفند 1394
بازدید : 1405
نویسنده : .::چشم انتظار::.

نکاتی درباره آیه۱۲۳ سوره آل عمران

امداد فرشتگان:

مسلمانان در جنگ بدر نسبت به کفار در اقلیت و ضعف بودند.به نقل تاریخ،آن ها ۳۱۳ نفر بودند که چند اسب و شمشیر بیش تر نداشتند؛در حالی که شمار مشرکان نزدیک به هزار نفر با اسلحه و تجهیزات کامل جنگی بود.خداوند،مسلمانان را با چند چیز یاری کرد؛یکی،ایجاد ترس در دل کافران و دیگر،تقویت دل های مومنان و ... .از امدادهای عجیب خداوند در جنگ بدر، فرستادن فرشتگان برای یاری مومنان بود۲.از آیات قران استفاده می شود، که وظیفه اصلی فرشتگان، تقویت روحیه و دلگرم کردن مسلمان ها در جنگ بوده است ۳.

۲- اطیب البیان،ج ۳، ص ۳۳۵
۳-نمونه،ج ۷، ص ۱۰۵



:: موضوعات مرتبط: تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : شنبه 22 اسفند 1394
بازدید : 1374
نویسنده : .::چشم انتظار::.


نکاتی درمورد آیه ۱۱۸ سوره آل عمران

مسلمانان، اسرار خود را نزد کافران فاش نکنند:

در شأن نزول این آیه آمده است که عده ای از مسلمانان به سبب قرابت یا همسایگی یا حق رضاع یا پیمانی که پیش از اسلام بسته بودند،با یهودیان دوستی داشتند و به قدری با آن ها صمیمی بودند که اسرار مسلمانان  را به آنان می گفتند و بدین وسیله، قوم یهود که دشمن سرسخت اسلام و مسلمین بودند و به ظاهر خود را دوست مسلمانان معرفی می کردند،از اسرار مسلمانان مطّلع می شدند.این آیه نازل شد و به آنان هشدار داد که چون آنان در دین شما نیستند،نباید آن ها را محرم اسرار خود قرار دهید؛زیرا آنان درباره شما از هیچ شر و فسادی کوتاهی نمی کنند و می خواهند شما همیشه در رنج و عذاب باشید.۱

۱- نمونه،جلد۳، صفحه ۸۰




:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : سه شنبه 18 اسفند 1394
بازدید : 1368
نویسنده : .::چشم انتظار::.



ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ ﻳﻚ ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
17 ﺳﺎﻝ ﻭ 7 ﻣﺎﻩ ﻭ 9 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻭ ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 8
ﺳﺎﻝ ﻭ 9 ﻣﺎﻩ ﻭ 18 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 3 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 5
ﺳﺎﻝ ﻭ 10 ﻣﺎﻩ ﻭ 13 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 4 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 4
ﺳﺎﻝ ﻭ 4 ﻣﺎﻩ ﻭ 24 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 5 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 3
ﺳﺎﻝ ﻭ 6 ﻣﺎﻩ ﻭ 7 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 6 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 2
ﺳﺎﻝ ﻭ 11 ﻣﺎﻩ ﻭ 4 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 7 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 2
ﺳﺎﻝ ﻭ 6 ﻣﺎﻩ ﻭ 3 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 8 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 2
ﺳﺎﻝ ﻭ 2 ﻣﺎﻩ ﻭ 12 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 9 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 1
ﺳﺎﻝ ﻭ 11 ﻣﺎﻩ ﻭ 12 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 10 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 9 ﻣﺎﻩ ﻭ 3 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 11 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 7 ﻣﺎﻩ ﻭ 6 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 12 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 5 ﻣﺎﻩ ﻭ 15 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 13 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 4 ﻣﺎﻩ ﻭ 6 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 14 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 3 ﻣﺎﻩ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 15 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 2 ﻣﺎﻩ ﻭ 1 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 16 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1ﺳﺎﻝ ﻭ 1 ﻣﺎﻩ ﻭ 6 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 17 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 10 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 18 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
11 ﻣﺎﻩ ﻭ 9 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 19 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
11 ﻣﺎﻩ ﻭ 1 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 20 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
10 ﻣﺎﻩ ﻭ 16 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ ﻳﻚ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 8 ﻣﺎﻩ ﻭ 12 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
10 ﻣﺎﻩ ﻭ 6 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻔﺮﻣﺎﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﺯﺍﻱ ﻫﺮ ﺣﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﻗﺮﺁﻥ ، ﺁﻥ ﺭﺍ
ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻭﺭﻳﺪ ، ﺩﻩ ﺣﺴﻨﻪ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ . ﻣﺜﻼ ﺑﺮﺍﻱ
ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﻴﻢ 190 ﺣﺴﻨﻪ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﺍﺷﺖ . ﺣﺎﻻ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ
ﺣﺴﺎﺏ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺁﻳﻪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﻜﺮﺍﺭﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻔﻆ
ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻴﺪ ، ﭼﻪ ﺛﻮﺍﺏ ﻋﻈﻴﻤﻲ ﻧﺼﻴﺒﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .
ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺣﺘﻲ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺣﺴﻨﺎﺕ ﻣﺤﺘﺎﺟﻴﺪ . ﭘﺲ
ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻏﻨﻴﻤﺖ ﺑﺸﻤﺮﻳﺪ .

https://telegram.me/hafzkallamenoor



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , پیام وب همسفر , ,
:: برچسب‌ها: قران , حفظ قرآن , ثواب حفظ قرآن , ,
تاریخ : سه شنبه 18 اسفند 1394
بازدید : 1323
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 نڪاتے درمورد آیه 110 سوره آل عمران
 
 بهترین امت:
 
 این آیه به همه مسلمانها خطاب میڪند و آنها را بهترین امتے معرفے میڪند ڪه در میان انسانها آفریده شده اند .روشن است ڪه برترے مسلمانها بردیگر امتها ،بدلیل رواج امر به معروف و نهے از منڪر در بین آنها و ایمان واقعے بخداست و مسلمانان تا زمانے یڪ امت ممتاز محسوب میگردند ڪه دعوت بسوے نیڪے ها و مبارزه با فساد را فراموش نڪنند و اگر روزے این وظیفه را فراموش ڪنند دیگر بهترین امت نخواهند بود .
 باید دانست ڪه امر به معروف و نهے از منڪر،هیچ منافاتے با آزادے و اختیار خدادادے انسانها ندارد و در حقیقت ضامن زندگے سعادتمندانه ے انسانها همراه با آزادے آنهاست.
پیامبر اڪرم(ص) این نڪته را به زیبایے چنین فرموده است:"یڪ فرد گناهڪار در میان مردم ،همانند ڪسے است ڪه با جمعے سوار ڪشتے شود و هنگامے ڪه در وسط دریا قرار گیرد تبرے بردارد و به سوراخ ڪردن جایے بپردازد ڪه در آن نشسته است.اگر به او اعتراض ڪنند در جواب بگوید ڪه من در سهم خودم تصرف میڪنم .اگر دیگران او را از این عمل خطرناڪ بازندارند ،طولے نمیڪشد ڪه آب دریا به داخل ڪشتے نفوذ میڪند و یڪباره همگے در دریا غرق میشوند.پیامبر با این مثال جالب منطقے بودن امر به معروف و نهے از منڪر را مجسم میڪند و حق نظارت فرد بر اجتماع را یڪ حق طبیعے میداند ڪه ناشے از پیوند سرنوشتهاست."



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
:: برچسب‌ها: امر به معروف , نهی از منکر , گناهکار , منطق امربه معروف , ,
تاریخ : یک شنبه 16 اسفند 1394
بازدید : 1254
نویسنده : .::چشم انتظار::.

گرفته شدن پیمان الهی از پیامبران درباره پیامبر اسلام:

این آیه این نکته را بیان میکند که تمام پیامبران(ع) طبق عهدو پیمانی که با خدا بسته اند موظف بودند اگر پیامبری از پیامبران خدا را درک کردند،به او ایمان آورند و یاریش کنند مصداق روشن آن پیامبر،پیامبر اسلام است.روایت متعددی در این زمینه نقل شده که روشن میکند که نه تنها خداوند درباره شخص پیامبر (ص) پیمان گرفته درباه وصی او نیز پیمان گرفته است.
از امام صادق (ع) روایت شده است : خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر اینکه از او پیمان گرفت که به نبوت پیامبر(ص) و پیشوایی علی (ع) ایمان بیاورد.



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : جمعه 14 اسفند 1394
بازدید : 1354
نویسنده : .::چشم انتظار::.

مجازات شکستن پیمان الهی و سوگند:

نقل شده است که درزمان پیامبر(ص) شخصی به نام امروء الغیث و مردی از اهالی حضرموت با یکدیگر برسرزمینی منازعه کردند و خدمت رسول خدا آمدند .حضرت به امروءالغیث فرمود آیا شاهدی داری که شهادت دهد زمین برای توست.او عرض کرد نه.پیامبرفرمود در این صورت اگر طرف مقابلت سوگند بخورد که زمین برای اوست باید زمین را به او واگذار کنی.امروءالغیث گفت بخدا سوگند در اینصورت زمینم از بین میرود .حضرت فرمود اگر در واقع زمین از آن تو باشد و او با سوگند خود زمین تو را گرفته باشد از کسانی خواهد بود که خدا به آنان در روز قیامت نمینگرد و آنها را از گناه پاک نمیکند و عذاب دردناکی برای آنهاست .هنگامی که مرد حضرموتی این سخن را شنید وحشت کرد و زمین را به امروءالغیث بازگرداند.

برگرفته از تفسیر قرآن حکیم.



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : چهار شنبه 12 اسفند 1394
بازدید : 1207
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 نکاتی درمورد آیه 61سوره آل عمران

مباهله ؛ سندی برحقانیت اهل بیت:

مباهله یعنی یکدیگر را نفرین کردن.در ذیل این آیه ،از امام صادق روایت شده است:« گروهی از مسیحیان نجران نزد پیامبر آمدند و به او عرض کردند:به چه چیز دعوت میکنی؟ حضرت فرمود: به اینکه گواهی دهید بجز الله خدایی نیست و من پیامبر خدا هستم و اینکه عیسی بنده خلق شده ای بود که میخورد و مینوشید .پس از بحث و گفت و گوی فراوان گروه مسیحی حاضر به قبول حق نشدند وزیر بار نرفتند که عیسی بنده ای از بندگان خداست در آن هنگام،این آیه نازل شد .پیامبر (ص) به انها فرمودند: که بیایید یکدیگر را نفرین کنیم ،اگر حق بامن بود لعنت خدا برشما نازل شود و اگر حق با شما بود لعنت خدا برمن نازل شود.آنها پذیرفتند و قرار گذاشتند که فردای آنروز در مکانی حضور یابند و باهم مباهله کنند هنگامی که نزد روسای خود بازگشتند و مطلب را بازگو کردند ،سران آنها گفتند اگر او قوم خود را آورد، پیامبر نیست ولی اگر فقط خانواده اش را آورد حتما پیامبر است .فردای آنروز پیامبر(ص) همراه علی (ع) و فاطمه سلام الله و حسن و حسین(ع) برای مباهله حاضر شدند.هنگامیکنه گروه نصرانی این صحنه را دیدند از پیامبر خواستند که از مباهله صرف نظر کند.و اجازه دهد که آنها بدین خود بمانند.و به پیامبر (ص) جزیه دهند.پیامبر (ص) نیز پذیرفت و آنها بازگشتند.»
در روایتی آمده است که اسقف مسیحیان به آنها گفت: من صورتهایی را میبینم که اگر از خداوند تقاضا کنند که کوههارا از جا برکند چنین خواهد کرد .هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد .و یک مسیحی تا روز قیامت بر صفحه زمین باقی نخواهد ماند.
جریان مباهله علاوه براینکه علم خاص پیامبر را نشان میدهد تاثیر دعا و نیایش آن حضرت را نیز مینماید.نکته بسیارمهم دیگر در لفظ "انفسنا " است .فردی که مصداق این لفظ است باید از نظر کمالات و صفات نفسانی به حدی برسد که بتوان او را "نفس النبی" شمرد و چنان که گفته شد مراد از این لفظ شخص علی است.

برگرفته از تفسیر حکیم



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : سه شنبه 11 اسفند 1394
بازدید : 1292
نویسنده : .::چشم انتظار::.

❤️▬▬▬▬▬ஜ۩۩ஜ▬▬▬▬▬❤️
سخن گفتن عیسی علیه السلام در کهولت:

کلمه مهد بمعنای محلیست که برای خواب و  استراحت نوزاد آماده میکنند و نزدیک به معنای گهواره در فارسی است.با این تفاوت که در گهواره،مفهموم جنبش و حرکت وجود دارد و مهد مفهوم عامی دارد.و هرگونه محلی را که برای نوزاد آماده کنند،شامل میشود.طبق آیات سوره مریم ،حضرت عیسی درهمان روزهای آغاز تولدش زبان به سخن گشود .کاری که بطور معمول برای هیچ نوزادی ممکن نیست.و این خود یک معجزه بزرگ بود.سخن گفتن درمیان سالی اما یک عمر کاملا عادیست و ذکر ایندو باهم در این آیه ممکن است اشاره به این باشد که او در گهواره همانگونه سخن گفت،که در کمال عمر؛ سخنانی سنجیده و پرمحتوا و حساب شده نه سخنانی کودکانه.بعلاوه این تعبیر درباره عیسی نوعی پیشگویی و اشاره به آینده عمر اوست زیرا میدانیم که حضرت مسیح هرگز در این جهان و در میان مردم به سن پیری نرسید بلکه در سن 33 سالگی از میان مردم بیرون رفت و خدا او را به آسمانها برد و طبق روایات متعددی در عصر ظهور حضرت مهدی (عج) به میان مردم باز میگردد و با آنها سخن می گوید همانگونه که در آغاز عمر سخن میگفت.

 برگرفته از تفسیر قرآن حڪیم



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : دو شنبه 10 اسفند 1394
بازدید : 1455
نویسنده : .::چشم انتظار::.

    "پیشانی مرکز دروغ و خطا"

تا دهها سال قبل انسان هیچ اطلاعاتی در مورد مغز نداشت و فقط می دانست که مغز مرکز پردازش اطلاعات و حافظه انسان است و در دوران باستان نیز فقط چندین بار عملهای جراحی ساده بر روی مغز انجام گرفته بود.

اما با گسترش علم دانشمندان متوجه شدند مغز انسان به صورت یکپارچه نیست و از اجزای مختلفی تشکیل شده است و هر بخش از مغز وظیفه خاصی را دارد. در سال ۲۰۰۳ گروهی از دانشمندان با عکسبرداری الکترومغناطیسی از مغز انسان متوجه شدند مرکز دروغگویی در بخش جلویی مغز قرار دارد و وقتی کسی دروغ می گوید قسمت های لپ پیشانی یا ناصیه مغز فعالیت بیشتری را انجام می دهد و آن قسمت مسئول مستقیم دروغگویی در انسان است.

این در حالی است که قرآن کریم در سوره علق آیات ۱۳ تا۱۶ به این موضوع اشاره کرده است:

أَرَأَیْتَ إِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۱۳﴾ أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى ﴿۱۴﴾ کَلَّا لَئِن لَّمْ یَنتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِیَةِ ﴿۱۵﴾ نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ ﴿۱۶﴾

[و باز] آیا چه پندارى [که] اگر او به تکذیب پردازد و روى برگرداند [چه کیفرى در پیش دارد] (۱۳) مگر ندانسته که خدا می ‏بیند (۱۴) زنهار اگر باز نایستد موى پیشانى [او] را سخت بگیریم (۱۵) [همان] موى پیشانى دروغزن گناه‏ پیشه را (۱۶)

 @sedayequran



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : دو شنبه 10 اسفند 1394
بازدید : 1300
نویسنده : .::چشم انتظار::.

نڪاتے درمورد آیه 30 سوره آل عمران

 
 تجسم اعمال
 
 قرآن مجید در این آیه و آیات زیاد دیگرے از این حقیقت پرده برمیدارد ڪه در قیامت،اعمال نیڪ و بد انسان ،هرڪدام در شڪلے تجسم مے یابد و در عرصه محشر حاضرمیشود.واژه " تَجِدُ" از ماده وجدان بمعناے یافتن است یعنے هرڪس اعمال خود را در قیامت مے یابد.و آرزو میڪند ڪه میان او و اعمال زشتش فاصله بسیار دورے بود.آیات فراوان دیگرے نیز این مطلب را تایید میڪند.آیه 49 سوره ڪهف بیان میڪند ڪه گنهڪاران در روز رستاخیز تمام اعمال گذشته خود را در برابر خود حاضر میبیند.همچنین آیات 7و8 سوره زلزال میفرماید : « هرڪس به سنگینے ذره اے خوبے ڪند ،آنرا میبیند و هرڪس به سنگینے ذره اے بدے ڪند، آنرا میبیند.» بنابراین در روز رستاخیز انسان خودِ عمل خوب یا بدش را مے یابد و میبیند. روایات بسیارے نیز بر این مطلب گواهے میدهند.پیامبر (ص) به یڪے از ڪسانے ڪه از ایشان تقاضاے موعظه ڪرده بود فرمود:« اے قیس ،ناگزیر همنشینے دارے ڪه همراه تو دفن میشود ؛ درحالیڪه او زنده است و تو مرده .اگر او نیڪ و گرامے باشد ، تو را گرامے میدارد و اگر پست و زبون باشد ،تو را تسلیم ( حوادث ناگوار ) میڪند.سپس او باڪسے جز تو محشور نمیشود و تو هم با ڪسے جز او به صحنه رستاخیز نمے آیے . از تو درباره آن سوال میشود بنابراین سعے ڪن آنرا بصورت شایسته اے انجام دهی.زیرا اگر آن شایسته باشد با او انس میگیرے وگرنه از هیچڪس جز او وحشت نداری. و آن عمل توست »
 در حدیثے از امام صادق (ع) میخوانیم :« هنگامیڪه مرده در قبر گذاشته میشود شخصے در برابر او نمایان میگردد و به او میگوید: اے انسان ما سه چیز بودیم : یڪے رزق تو ڪه با پایان عمرت قطع شد و دیگرے خانواده ات ڪه تو را گذاشتند و رفتند و من ڪه عمل تو هستم و با تو مانده ام ولے درنظرتو ڪم ارزش تر از آن دو بودم
 
 برگرفته از تفسیر قرآن حڪیم



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : سه شنبه 4 اسفند 1394
بازدید : 1217
نویسنده : .::چشم انتظار::.

نکاتی درمورد آیه 284 سوره بقره

محاسبۀ آنچه بندگان در دل دارند:

گاه تصور میشود که این آیه با احادیث فراوانی ک میفرماید « نیت گناه ،گناه نیست» مخالف است.برخی از مفسران بزرگ در پاسخ این اشکال گفته اند: مراد از جمله « ما فی انفسکم» صفات و اخلاق خوب و بد است که در دل ثابت و مستقر شده است؛مانند: ایمان ،کفر، دوست داشتن،دشمن داشتن و امثال این صفات که در جان آدمی ثابت شده و اعمال او از آن صفات سرچشمه میگیرد؛ اما مطالبی که گاهی بی اختیار به ذهن میرسد، مانند فکر گناه _ که بدون اختیار به ذهن برسد و انسان تصمیم بر انجام آن نداشته باشد_ مشمول معنای این آیه نیست.

نکاتی درمورد آیه 285 سوره بقره

فضیلت قرائت دو آیه آخر سوره بقره:

روایت بسیاری در فضیلت دو آیه آخر بقره هرکس این دو آیه را بعد از نماز اعشا بخواند ثواب کسی را دارد که تمام شب را به عبادت و نماز پرداخته همچنین فرموده اند اگر در خانه ای این آیه خوانده شود شیطان نمیتواند به آن خانه وارد شود.


برگرفته از قرآن حکیم به قلم آیت الله مکارم شیرازی



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : دو شنبه 3 اسفند 1394
بازدید : 1186
نویسنده : .::چشم انتظار::.

هجده دستور درباره تنظیم اسناد تجاری:

در این آیه کلمه «دَین» بکاربرده شده و نه قرض؛ زیرا قرض فقط در مبادله دوچیز که مانند یکدیگرند ،بکارمیرود ؛ مثل اینکه کسی چیزی را وام میگیرد  که مانند آن را برگرداند؛ ولی دَین ،هرگونه بدهکاری را  _ خواه از طریق قرض گرفتن باشد یا معاملات دیگر_ شامل میشود؛ مانند اجاره و صلح و خرید و فروش که یکی از دو طرف ،چیزی را به عهده بگیرد. از این آیه که طولانی ترین آیه قران است ،هجده دستور درمورد مقررات داد و ستد مالی استفاده میگردد.که به ترتیب ذکر میشوند:
1- هرگاه شخصی به دیگری قرضی داد یا معامله ای گردید و یکی از طرفین بدهکار شد، برای اینکه هیچگونه اشتباه و ادعایی بعدا" پیدا نشود، باید قرارداد با تمام خصوصیات نوشته شود.
2- برای اینکه جلب اطمینان شود و قرارداد از مداخلات احتمالی طرفین سالم بماند،نویسنده باید شخص سومی باشد.
3- کاتب باید در نوشتن قرارداد حق را در نظر بگیرد و عین واقع را بنویسد.
4- تنظیم کننده سند که از احکام و شرایط معامله اطلاع دارد به پاس این موهبتی که خدا به او داده نباید از نوشتن قرارداد شانه خالی کند بلکه باید طرفین معامله را در این امر اجتماعی کمک کند.
5- یکی از طرفین معامله ،قرارداد را املا کند ، یعنی بگوید تا کاتب بنویسد اما کدامیک از طرفین؟ آیه میگوید بدهکار؛ یعنی آنکس که حق برگردن اوست.
6- بدهکار بهنگام املا باید خدا را در نظر بگیرد و چیزی را فروگذار نکند و همه را بگوید تا کاتب بنویسد.
7- اگر بدهکار ،سفیه( کسی که نمیتواند امور مالی خود را سرو سامان بخشد و ضررو نفع خوش را تشخیص دهد) ،ضعیف(کوتاه فکر و کم عقل و مجنون) و گنگ و لال بود،سرپرست او باید بجای او قرار داد را املا کند و تنظیم کننده سند بنویسد.
8- ولی و سرپرست باید در املا و اعتراف بدهی ،عدالت و منافع کسی را که سرپرست اوست ،در نظر بگیرد و از انحراف از حق دوری جوید.
9- علاوه برنوشتن ،طرفین باید در قرار داد خود دو شاهد بگیرند.
10 و 11- این دو شاهد باید بالغ و مسلمان باشند.
12- یک مرد و دو زن نیز میتوانند شاهد قرار گیرند.
13- شهود باید مورد اطمینان باشند.
14- در صورتیکه شهود دو مرد باشند ،هرکدام میتوانند مستقلا" شهادت بدهند؛ اما در صورتیکه یک مرد و دو زن باشند،باید به اتفاق یکدیگر شهادت بدهند تا اگر یکی از آن دو زن بدلیل مسائل عاطفی تحت تاثیرقرار گرفت و ادای شهادت اشتباهی کرد ،دیگری یاداوری کند.
15- بدهی کم باشد یا زیاد باید آنرا نوشت.
16- در صورتیکه معامله کاملا نقدی باشد ،نوشتن قرارداد الزامی نیست.
17_ در معامله نقدی گرچه تنظیم سند و نوشتن لازم نیست ،باید شاهدگرفت.
18- هیچگاه نباید نویسندۀ سند و همچنین شهود بخاطر رعایت حق و عدالت مورد آزار و اذیت قرار گیرند.

برگرفته از قرآن حکیم به قلم آیت الله مکارم شیرازی



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
بازدید : 1515
نویسنده : .::چشم انتظار::.


آثار منفی ربا

از امام صادق (ع) نقل است:
"گناهِ گرفتن یک درهم ربا،بزرگتر است از اینکه انسان محرم در بیت الحرام هفتاد بار زنا کند."

نیز از ایشان روایت است:
"ربا ازنظر بزرگی گناه ،هفتاد بخش دارد که کوچکترین آن مانند کسی است که در بیت الحرام به مادرش تعرض کند."


در روایتی از پیامبر نقل شده:
"در شب معراج ،بمردمی برخورد کردم که از شدت بزرگی شکمهایشان نمیتوانستند از جایشان بلند شوند.ازجبرییل پرسیدم :اینها چه کسانی هستند؟گفت :اینها کسانی هستند که (در دنیا) ربا میخوردند و خداوند درباره آنها فرموده: کسانیکه ربا میخورند،(در قیامت) برنمیخیزند  مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان دیوانه شده اند و اینان مانند فرعونیان هستند که ( در برزخ) هر صبح و شام بر آتش عرضه میشوند و میگویند :پروردگارا چه زمانی قیامت برپا میشود؟!"



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : شنبه 1 اسفند 1394
بازدید : 1178
نویسنده : .::چشم انتظار::.

صدقه پنهانی و آشکار

حضرت علی (ع) میفرماید:
صدقه پنهانی ،کفاره گناهان است و صدقه آشکار ،از مرگ بد جلوگیری میکند.
در روایت دیگری آمده است:
هفت کس هستند که خداوند آنها را در سایه لطف خود قرار میدهد در روزیکه سایه ای جز سایه او نیست :(یکی از آنها) کسی است که صدقه پنهانی میدهد بطوریکه دست راست او از صدقه ای که دست چپ او داده،آگاه نمیگردد.




:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : جمعه 30 بهمن 1394
بازدید : 2051
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 نڪاتے درمورد آیه 268 سوره بقره
 
 وعدۀ شیطان و وعدۀ خدا
 
 در روایتے ڪه ذیل این آیه نقل شده میخوانیم:
 شیطان همواره میگوید انفاق نڪنید ڪه خودتان فقیر خواهیدشد؛ ولے خدا بشما وعدۀ آمرزش وخود و افزونے میدهد.یعنے اگر در راه خدا انفاق ڪنید هم شما را مے آمرزد و هم به فضل خدا ،جاے آن مال را پر میڪند.



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
بازدید : 1424
نویسنده : .::چشم انتظار::.

نڪاتے درموردآیه 259سوره بقره
 
 پیامبرے ڪه بعداز صد سال زنده شد


 
 در تفسیر این آیه روایات فراوانے نقل شده ڪه از آنها استفاده میشود ڪه نام این شخص ،"عُزَیر " یا "اِرمیا " _ از پیامبران بنے اسراییل _ بوده است .بخت النصر بر مردم بیت المقدس پیروز گشت و همه چیز را تخریب ڪرد.و ساڪنانش را از دم تیغ گذراند.راز تسلط بخت النصر بر آنها را ترڪ امر به معروف و نهے از منڪر نگاشته اند.ارمیا چون این ویرانے و قتل عام را مشاهده ڪرد از شهر خارج شد و گفت:« چگونه خداوند آنها را زنده خواهد ڪرد؟»حق تعالے او را صد سال میراند و سپس زنده ڪرد .برخے نوشته اند ڪه نخست چشمان او زنده شد و به اعضاے خود مینگریست ڪه چگونه استخوانها ڪنار هم مے آیند به هم میپیوندد و گوشت آنها را میپوشاند .وے همچنین مشاهده ڪرد ڪه چگونه رگها و مفصلها به هم متصل میشوند.

امیرالمومنین علے (ع) میفرماید:« هنگامیڪه عزیر ازخانواده خود خارج شد ،پنجاه سال داشت و زن او باردار بود،حق تعالے او را صد سال میراند وسپس زنده ڪرد .وقتے به خانه خود بازگشت ،پسرے صد ساله داشت درحالیڪه خود عزیر همچنان پنجاه ساله بود .پس پسر او بزرگتر از خود او بود.» او به غذا و نوشیدنے خود ڪه انگور و انجیر و آب میوه بود نگاه ڪرد و دید ڪه هیچیڪ فاسد نشده و پس از صد سال تازه مانده است.خدا بدین وسیله خواست گوشه اے از قدرت نامحدود خویش را به او بنماید .این پیامبر الهے سپس با چشمان خویش ڪیفیت زنده شدن و مراحل اسڪلت بندے مرڪب خویش را نیز مینگریست.وقتے این حقیقت را با چشمان خویش مشاهده ڪرد ،گفت :« اعلم ان الله علے ڪل شے قدیر»




:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : سه شنبه 27 بهمن 1394
بازدید : 1311
نویسنده : .::چشم انتظار::.

نڪاتے درمورد آیه 253 سوره بقره
 
 فضیلت بعضے پیامبران بر بعضے دیگر
 
 روشن است ڪه همه پیامبران از آن جهت ڪه از طرف خداوند فرستاده شدند بر حق اند و ایمان به آنها ضروریست چنانڪه خداوند در آیه 285سوره بره از زبان مومنان میفرماید:« مادرمیان هیچیڪ از پیامبران خدا فرقے نمیگذاریم»
 اما از جهاتی،بعضے از پیامبران بر دیگران فضیلت دارند این دونوع است:
 1- از جهت بعضے از خصوصیاتے ڪه ویژه برخے پیامبران بوده مانند اینڪه خدا با حضرت موسے بطور مخصوصے سخن گفت یا به حضرت سلیمان پادشاهے داد و ... ڪه درمورد دیگر پیامبران چنین نبود.
 2- از جهت درجات معنوے و نزدیڪے بخدا . بے شڪ در این مورد پیامبر اسلام برترین پیامبران خداست .اگر چه ایشان از نظر برترے نوع یڪم نیز بر بعضے برترے دارند.بعنوان مثال ڪتاب ایشان (قرآن ) ڪه ڪاملترین ڪتاب فرستاده شده از طرف خداست و به هیچ پیامبرے چنین ڪتابے داده نشده  یا جانشینان ایشان(12 امام) ڪه هیچ پیامبرے چنین جانشینانے نداشته.
 
نڪاتے درمورد آیه 255 سوره بقره
 
 نقطه ے اوج قرآن
 
 از امام صادق (ع) روایت شده :« ابوذر به رسول خدا عرض ڪرد : یا رسول الله مهمترین و پرفضیلتترین آیه اے ڪه برشما نازل شده ڪدام است؟ حضرت فرمود آیت الڪرسے .»
 در روایتے از امام صادق(ع) میخوانیم : « براے هرچیزے نقطه اوج و ارتفاعیست و نقطه اوج قرآن،آیت الڪرسے است.»
 امام علے (ع) در فضیلت این ایه فرموده:« باور نمیڪنم ڪسے اسلام را فهمیده یا در اسلام متولد شده باشد و شب را به صبح برساند و آیت الڪرسے را نخواند اگر بدانید ڪه در این آیه چیست در هیچ حالے آنرا ترڪ نخواهید ڪرد.پیامبر بمن فرمود: آیت الڪرسے را از گنجینه اے ڪه زیر عرش است به من دادند و چنین چیزے به هیچ پیغمبرے قبل از من داده نشده است.سپس امام علے (ع) میفرماید:از آن زمان ڪه این مطلب را از پیامبر شنیدم هیچ شبے را به سر نبردم مگر اینڪه آیت الڪرسے را قرائت ڪردم.»
 قرائت آیت الڪرسے در اوقاتے ڪه ذڪر میشود فضیلت زیادے دارد.
 پس از نمازهاے یومیه
 هنگام خارج شدن از خانه
 سوار شدن به وسیله نقلیه
 هنگام مسافرت
 هنگام خوابیدن
 زیارت اهل قبور
 و هر صبح و شام
 
 شایان ذڪر است ڪه بنابر نقل مشهور ،آیت الڪرسے همین یڪ آیه یعنے تا " و هوالعلے العظیم" است و نه تا " هم فیها خالدون" .البته قرائت دو آیه ے بعدے نیز فضیلت دارد.
 
 نڪاتے درمورد آیه 256 سوره بقره
 
 اجبارے در دین نیست
 
 اصولا اسلام و هر مذهب حقے ،از دو جهت نمیتواند جنبه تحمیلے داشته باشد.
 1- بعد از دلایل روشن و معجزات آشڪار، نیازے به تحمیل نیست . ڪسانے بزور متوسل میشوند ڪه بدون منطق متین باشند و نه اسلام ڪه داراے منطق روشن و نیرومند است .
 2- دین از یڪ سلسله اعتقادات قلبے ریشه میگیرد و امڪان ندارد تحمیلے باشد.اجبار میتواند جسم انسان را تسلیم ڪند ولے اعتقادات او را هرگز.البته این بدان معنے نیست ڪه اسلام هرگز به اجبار دست نزده و نمیزند بلڪه در سه مورد به زور و قدرت نظامے توسل جسته است.
 1-محو آثار شرڪ پرستی.از نظر اسلام بت پرستے یڪ دین نیست بلڪه یڪ بیمارے و خرافه است و هرگز نباید اجازه داد جمعے در یڪ مسیر صددرصد غلط پیش بروند و به سقوط ڪشیده شوند.
 2-در برابر ڪسانے ڪه نقشه ناامیدے و حمله به مسلمانان را میڪشیدند،دستور به جهاد دفاعے داده شده. وشاید بتوان گفت ڪه بیشترین جنگهاے اسلامے در زمان پیامبر از همین قبیل است.
 3-براے ڪسب آزادے در تبلیغ .هر آئینے ڪه حق باشد میتواند بطور آزاد خود را معرفے ڪند و اگر ڪسانے مانع ازاین ڪار شوند دین میتواند بزور این حق را بدست آورد.
 
 



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
:: برچسب‌ها: نقطه اوج قرآن , آیت الکرسی , ,

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد

✿ مقام معظم رهبری: اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم،رییس فضای مجازی کشور میشدم! رایانه ها و فضای مجازی و سایبری که الان در اختیار شماست، اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید ،میتوانید یک کلمه حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما را نمیشناسند ،برسانید! این فرصت فوق العاده ای است؛ مبادا این فرصت را ضایع کنید ! اگر ضایع شد خداوند متعال از من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد! 1391/7/20 ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ مشکل کارهای ما اینه که برای رضای همه کار میکنیم،جز خدا"شهیدابراهیم هادی" ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ شهادت تیر و ترکش نیست؛آنروز که خدا را باهمه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم،شــــــهـــیــــد شده ایم ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ در زمین عشـــقـــی نیست که زمینت نزند،آســمــــان را دریاب ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ تنها و تنها خــــــداست که می ماند

:: همسفر ::

پرواز تا خدا

پرواز تا خدا

کمک به سازمان خيريه محک

چاپاربلاگ

˜ãíä ãÈÇÑÒå ÈÇ ÇåÇäÊ ˜ääϐÇä Èå ÇãÇã Úáí ÇáäÞí Ú

اسلام زیباست

یاوران حضرت مهدی عج